responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 195

به اينكه افترا و باطل است، و اقرار مغرور به اينكه خودم اين افترا را بسته‌ام، از اهل كتاب و مخصوصا از يهوديان دور نيست، براى اينكه اينها همانهايند كه خداى تعالى نظير اينگونه افكار و اعمال و بلكه عجيب‌تر از آن را از ايشان حكايت نموده آنجا كه فرموده:(وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا، وَ إِذا خَلا بَعْضُهُمْ إِلى‌ بَعْضٍ قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ؟ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ؟ أَ فَلا تَعْقِلُونَ؟ أَ وَ لا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ)[1].

علاوه بر اين، انسان آنچه مى‌كند بر طبق آنچه مى‌داند نيست، بلكه بر طبق آن ملكات خوبى و بدى است كه در نفسش پديد آمده، و عمل را در نظرش زينت مى‌دهد، هم چنان كه معتادين به ترياك و هروئين و سيگار و بنگ و حتى آنها كه معتادند به خوردن خاك و امثال آن، علم به مضر بودن آن دارند، و مى‌دانند كه اين عمل را نبايد مرتكب شوند، ولى باز هم مرتكب مى‌شوند به خاطر اينكه هيات و حالتى در نفس آنان پديد آمده كه ايشان را به طرف آن عمل مى‌كشاند، و مجالى براى تفكر و اجتناب برايشان باقى نمى‌گذارد، و نظائر اين مثال بسيار زياد است.

اهل كتاب هم از آنجا كه تكبر و ستمگرى و محبت به شهوات در دلهايشان رسوخ نموده، هر عملى را كه انجام مى‌دهند بر طبق دعوت نفس است، در نتيجه افترا بستن به خدا كه عادت و ملكه آنان شده، همان باعث غرور ايشان گشته، و چون اين عمل ناپسند را مكرر انجام داده‌اند، كارشان به جايى رسيده كه در اثر تلقين نسبت به عمل خود ركون و اعتماد پيدا كرده‌اند علماى روان‌شناس هم اثبات كرده‌اند كه تلقين هم، كار عمل را مى‌كند، و آثار علم را از خود بروز مى‌دهد.

پس افترا كه عملى باطل است، با تكرار و تلقين ايشان را در دينشان فريب داده، و از تسليم شدن در برابر خدا و خضوع در برابر حق، آن حقى كه كتاب خدا مشتمل بر آن است باز داشته، پس صحيح است بگوئيم اهل كتاب فريب خدعه‌هاى نفس خويش را خوردند.

(فَكَيْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ ...) كلمه كيف بر سر چيزى نظير يصنعون در آمده، كه در كلام نيست، بلكه در تقدير است، و كلام مى‌فهماند كه آن چيست، و در اين آيه تهديدى است به اهل كتاب، كه‌


[1] و چون مؤمنين را ديدار كنند گويند ما نيز ايمان آورديم، ولى وقتى با يكديگر خلوت مى‌كنند همديگر را ملامت مى‌نمايند كه چرا مسلمانان را از آنچه كه خدا به رويتان گشوده خبر مى‌دهيد، آيا چنين مى‌كنيد تا به دستاويز آن در پيشگاه پروردگارتان با شما محاجه كنند، مگر به عقل نيامده‌ايد. سوره بقره، آيه 77.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 195
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست