responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 190

حضور آن، حضور تشريفى است، به اين معنا كه آنچه از دين نزد خدا است دين واحد است، كه اختلاف در آن تنها به حسب درجات و استعدادات امتهاى مختلف است، پس مراد از وحدت، وحدت تكوينى نيست، ساده‌تر بگويم مراد از دين فطريات بشر نيست، و نمى‌خواهد بفرمايد دين خدا كه در فطرت بشر به وديعه سپرده شده يكى است.

نكته دوم اينكه مراد از آيات اللَّه در آيه مورد بحث، آيات وحى و بيانات الهى است كه به انبياى خود القاء مى‌كند، نه آيات تكوينى كه بر وحدانيت او و معارف ديگرى نظير آن دلالت دارد.

و اين آيه شريفه اهل كتاب را در برابر بغى و تجاوزهايشان تهديد به انتقام مى‌كند، هم چنان كه آيات قبلى كه مى‌فرمود:(قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِلى‌ جَهَنَّمَ ...) مشتمل بود بر تهديد مشركين و كفار، و چه بسا همين جهت باعث شده است كه در آيه بعدى اهل كتاب و مشركين را يك جا مورد خطاب قرار داده و با لحنى تهديدآميز بفرمايد:

(قُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّيِّينَ أَ أَسْلَمْتُمْ ...).

(فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ) ضمير در كلمه حاجوك به اهل كتاب بر مى‌گردد، و اين به خوبى روشن است، و مراد از محاجه كردن اهل كتاب، احتجاج در امر اختلاف است، به اينكه مثلا بگويند اختلاف ما از غرور و بغى و ستمگرى نيست، و چنان نيست كه با روشن شدن حق، در آن اختلاف كنيد، بلكه عقل و فهم ما و اجتهادى كه در به دست آوردن حقايق دين كرده‌ايم ما را به اين اختلاف كشانيده، و در همين راهى كه انتخاب كرده‌ايم تسليم حق تعالى هستيم، و آنچه هم كه تو اى محمد انتخاب كرده‌اى و به سوى آن دعوت مى‌كنى از اين قبيل است، عقل ما اينطور و عقل تو آن طور حكم كرده، و هر دو تسليم خدائيم و يا محاجه‌اى شبيه به اين كنند، دليل ما بر اينكه منظور از محاجه چنين چيزى است، پاسخى است كه آن جناب مامور شده بدهد، و بگويد(أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ)، و در تتمه آيه بگويد: ء اسلمتم ، براى اينكه در اين دو جمله حجتى آمده كه طرف را به كلى خاموش مى‌كند، نه اينكه خواسته باشد طفره رفته و اصلا جواب ندهد.

و معنايش با در نظر گرفتن ارتباطى كه به ما قبل خود دارد اين است كه‌(إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ) دين خدا يكى است، و آنهم اسلام است و كتابهايى كه خدا نازل كرده در آن هيچ اختلافى ندارد، و هيچ عقل سليمى در اين شك نمى‌كند، و نتيجه اين وحدت دين، اينست كه هيچ حجتى عليه تو در مسلمانيت وجود ندارد،(فَإِنْ حَاجُّوكَ)، حال اگر با تو

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 190
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست