نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 188
كفر بورزد بايد بداند كه خدا سريع الحساب است
(19).
حال اگر
همينها بر سر دين با تو بگو مگو كردند بگو من و پيروانم سراسر وجودمان را تسليم
خدا كرديم و به اهل كتاب و مشركين بى كتاب يك كلمه بگو اسلام مىآوريد يا نه؟ اگر
اسلام آوردند راه سعادت خود را يافتهاند و اگر نياوردند تو وظيفه خودت را انجام
دادهاى چون بيش از ابلاغ، وظيفهاى ندارى و خدا بيناى به (اعمال) بندگان است
(20).
به كسانى كه
به آيات خدا كفر مىورزند و پيامبران را به ناحق مىكشند و افرادى را كه به عدالت
وادارشان مىكنند به قتل مىرسانند، بشارت به عذابى دردناك بده (21).
اينان
همانهايند كه اعمال خيرى هم كه دارند هم در دنيا بىنتيجه مىماند و هم در آخرت و
از انواع ياوران، هيچ نوع ياورى ندارند (22).
مگر نديدى
كسانى را (علماى اهل كتاب را) كه مختصر اطلاعى از كتاب آسمانى خود دارند، چگونه
مردم را به كتاب خدا مىخواندند تا در بين آنان حكومت كند اما خودشان از كتاب خدا
روى گردانده و زير بار نرفتند (23).
و اين بدان
جهت بود كه مىپنداشتند: آتش دوزخ به آنان نمىرسد مگر چند روزى معدود و افتراهايى
كه خودشان در دين خود تراشيده بودند مغرورشان ساخت (24).
پس چه حالى
خواهند داشت روزى كه هيچ شكى در آمدنش نيست، زمانى كه همه آنان را جمع مىكنيم و
هر انسانى بدانچه كرده بدون كم و زياد مىرسد و به احدى ستم نمىشود (25).
بيان آيات
اين آيات در
بيان حال اهل كتاب است كه آخرين طوائف سهگانهاى است كه گفتيم در اين سوره به شرح
حال آنان مىپردازد، و مقصود مهم و اصلى از ذكر طوائف نامبرده، همين طايفه است، و
قسمت عمده اين سوره در باره همين طايفه يعنى يهود و نصارا نازل شده، و يا بالآخره
به ايشان مربوط مىشود.
(إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ ...) در سابق معناى اسلام
از نظر لغت بيان شد، و گويا همان معناى لغوى در اينجا مراد باشد، به قرينه اينكه
اختلاف اهل كتاب را نقل مىكند، كه بعد از علم به حقانيت اسلام و تنها به خاطر
دشمنىاى كه با يكديگر داشتند آن را نپذيرفتند.
در نتيجه معناى
جمله مورد بحث چنين مىشود كه: دين نزد خداى سبحان يكى است و اختلافى در آن
نيست و بندگان خود را امر نكرده مگر به پيروى از همان دين و بر انبياى خود هيچ
كتابى نازل ننموده مگر در باره همان دين، و هيچ آيت و معجزهاى به پا نكرده مگر
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 188