نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 167
در آيه:(فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَ
رِضْواناً)[1] آن را در
مقابل فضل، و نيز در آيه:(وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ
رِضْوانٌ)[2] در مقابل
مغفرت، و در آيه:(بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ)[3] در مقابل رحمت ذكر
فرمود.
و چه بسا با
تدبر و دقت در معناى آنچه كه ما گفتيم، و دقت در آيه:(رَضِيَ
اللَّهُ عَنْهُمْ ...) و آيه:(راضِيَةً
مَرْضِيَّةً ...)[4] بتوان
نكتهاى را كه آيه مورد بحث مبهم گذاشته، كشف نمود، براى اينكه در آيات نامبرده
رضايت را به خود آنان زده، فرموده (خدا از ايشان راضى است) و رضايت از شخص، غير
رضايت از فعل شخص است.
در نتيجه
برگشت معنا به اين مىشود كه خداى تعالى ايشان را در آنچه مىخواهند از خود
نمىراند، نتيجه اين هم همان معنايى مىشود كه آيه: (لَهُمْ ما
يَشاؤُنَ فِيها)- ايشان در بهشت هر چه بخواهند در اختيار دارند [5] آن را افاده مىكند، پس در رضوان
خدا از انسان، مشيت مطلقه انسان وجود دارد.
از اينجا
روشن مىشود اينكه رضوان در اين آيه را در مقابل شهواتى قرار داده، كه در آيه قبل
نام برده بود، براى اين است كه بفهماند انسان دنياپرست اگر دنيا و مخصوصا مال دنيا
را جمع مىكند، براى اين است كه به خيال خود مشيت مطلقه را به دست آورد، سادهتر
بگويم براى اين جمع مىكند كه هر كارى خواست بتواند بكند، و قدرتش تا دورترين
آرزوهايش توسعه يابد، ولى امر بر او مشتبه شده، و نفهميده كه چنين قدرتى و چنين
مشيت مطلقهاى جز با رضايت خدا تامين نمىشود، خدايى كه زمام هر چيز به دست او
است.
(وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ) بعد از آنكه از اين آيه و آيه قبليش به دست
آمد كه خدا در دو سرا يعنى هم در دنيا و هم در آخرت وعده نعمتهايى را داده كه
مايه تنعم و لذت او است، و نيز از آنجايى كه اين نعمتها چه خوردنىهايش و چه
نوشيدنىها و همسران و ملك و ساير لذائذش هم دنيوى دارد و هم اخروى، با اين تفاوت
كه آنچه دنيايى است مشترك بين كافر و مؤمن است، و اما اخرويش مختص به مؤمنين است.