نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 158
در اعمال هم تا يكى از دو طرف مقابل نباشد طرف
ديگر تحقق نمىيابد، وقتى اين طرف آثار مطلوب خود را در اجتماع طبيعى انسان بروز
مىدهد، كه طرف ديگرى مقابل خود داشته باشد، و همچنين در اجتماع الهى انسان كه
همان دين حق باشد، تا باطلى نباشد حق جلوهاى ندارد، اگر اطاعت خدا مثلا خوبست و
حسن دارد، براى اين است كه معصيت بد است، و اگر كار نيك باعث ثواب است، براى اين
است كه كار بد باعث عقوبت است، و اگر ثواب و پاداش براى ثوابكار لذت بخش است، براى
اين است كه عقاب برايش دردآور است، و اگر به طور كلى لذت، محبوب است، براى اين است
كه درد مبغوض و مايه بدبختى است، و سعادت عبارت است از حالت و وضعى كه وجود موجود
براى رسيدن به آن وضع، خلق شده، و شقاوت عبارت است از حالت و وضعى كه موجود به آن
حالت پشت كرده و رو به حالت قبلى مىگذارد، و اگر اين حركت (از شقاوت به سعادت) در
وجود موجود نبود وجود موجود باطل مىشد.
پس اطاعت، و
سپس حسنه، و در مرحله سوم ثواب، و در مرحله چهارم لذت، و در مرحله آخر سعادت، درست
در مقابل معصيت و بدى، و سپس عقوبت، و در مرحله چهارم درد و آن گاه شقاوت قرار
دارد، و هر يك از اين نامبردهها، وقتى ظهور و جلوه پيدا مىكند كه طرف مقابلش
دچار خفا شده باشد و وقتى زنده مىشود كه طرف مقابلش مرده باشد، هم چنان كه
مىبينيم هر كس مردم را به دسته اول دعوت مىكند، از دسته دوم بر حذر مىدارد، و
زنهار مىدهد، و اصلا غير از اين ممكن نيست، هم چنان كه اگر كسى مردم را به لذائذ
مادى فرا بخواند، دعوتش را با بدگويى از خلاف آن انجام مىدهد، و غير از اين ممكن
نيست.
[كون و
فساد در غير اعمال و در اعمال سعادت آور، بلا واسطه مستند به خدا است ولى در اعمال
شقاوت بار با واسطه مستند به او است]
پس از آنچه
گفتيم روشن شد كه حكمت اقتضا مىكند اين عالم همانطور كه مشتمل بر صلاح است مشتمل
بر فساد هم باشد، يا همانطور كه مشتمل بر اطاعت است مشتمل بر معصيت هم باشد، هم
چنان كه مىبينيم خداى تعالى همين را در نظام صنع و خلقش تقدير كرده است.
چيزى كه هست
كون و فساد در غير اعمال مستقيما مستند به خداى سبحان است، چون كار خلقت و تدبير
تنها بدست او است، و شريكى ندارد، و همچنين اعمال سعادتآور، و آنچه مثل آن است
بدون واسطه مستند به او است، چون تنها مساله هدايت او مايه سعادت است، بر خلاف
اعمال شقاوتآور، و آنچه از آن قبيل است، نظير وسوسه شيطان، و مسلط كردن هواى نفس
بر انسان، و حكومت دادن ستمكاران بر مردم، و امثال اينها كه با واسطه مستند به خدا
است، و آن واسطه عبارت است از ترك هدايت، و گمراه كردن و خوار نمودن، و بيچاره
كردن،
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 158