نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 140
در آيه شريفه اختصار گويى شده، آنهم نوعى اختصار
گويى كه شبيه به دفع توهم است، تقدير آيه چنين است: ان الذين كفروا و كذبوا
بآياتنا، و زعموا ان اموالهم و اولادهم تغنيهم من اللَّه آنهايى كه كافر
شدند و آيات ما را تكذيب كردند و پنداشتند كه اموال و اولادشان از خدا بىنيازشان
مىكند چه اشتباهى كردند زيرا هيچ چيز در هيچوقت آنها را از خداى سبحان بىنياز
نمىكند. اين معنا را آيه بعدى روشن مىسازد.
[تكذيب
كنندگان (از كفار) منشا اصلى آتش هستند و ديگران به آتش آنها مىسوزند]
(وَ أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ).
كلمه
وقود به معناى هر چيزى است كه با آن آتش را برافروخته و شعلهور سازند، و
اين آيه شريفه شبيه آيه:(فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا
النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ)[1] و آيه:(إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ)[2] است، چون در آيه
مورد بحث مىفرمايد انسان آتش افروز دوزخ است، و در دومى مىفرمايد انسان و سنگ
وسيله افروخته شدن دوزخ است، و در سومى مىفرمايد شما و هر چه به جز خدا مىپرستيد
هيزم دوزخيد، و ما در ذيل آيه 24 سوره بقره در سابق اين معنا را تا حدودى بيان
كرديم.
و اگر در آيه
مورد بحث مطلب را در قالب جمله اسميه آورد، و اين جمله اسميه را با اسم اشاره آغاز
كرد، آنهم اشارهاى كه مخصوص راه دور است، و نيز اگر بين مبتدا و خبر ضمير فصل
(هم) را قرار داد، و كلمه وقود را به كلمه نار اضافه كرد،
و نفرمود: اولئك هم وقود همه اينها براى اين بود كه انحصار را برساند،
و لازمه اين حصر اين است كه تكذيب كنندگان از كفار، اصل در عذاب، و افروخته شدن
آتشند، و ديگران به آتش آنان مىسوزند.
مؤيد اين
نكته آيهاى است كه در سوره انفال بيان مىشود، و در آن مىفرمايد(لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ
عَلى بَعْضٍ)[3].
(كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ...) كلمه
دأب بطورى كه اهل لغت گفتهاند به معناى روش دائمى است، و در جاى ديگر قرآن
اين كلمه در مورد حركت دائمى خورشيد و ماه به كار رفته، فرموده:(وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ)[4] و از همين جهت عادت
هميشگى را هم دأب مىگويند، چون