responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 127

از اين حضرات رو گردانيده و غير آنان را پيروى كردند، و بطور خالص اطاعتشان نموده، كار را به جايى رساندند كه يك فرد شيعه و كسى كه نسبت به واليان حقيقى يعنى همان اوصياى پيغمبر، اظهار ولايت مى‌كرد، و علوم ايشان را طلب مى‌نمود، دشمن خود مى‌شمردند، و مصداق اين آيه شدند كه مى‌فرمايد:(وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ، وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى‌ خائِنَةٍ مِنْهُمْ)[1].

[دور شدن از علم اوصياء رسول اللَّه 6، باعث روى آوردن به تفسير به رأى شد]

براى اينكه اينان در اثر دور شدن از علم اوصيا، خودسرانه به تفسير قرآن پرداختند، و پاره‌اى از قرآن را به پاره‌اى ديگر زدند، به آيه‌اى كه نسخ شده تمسك كردند به خيال اينكه ناسخ است، به آيه‌اى متشابه تمسك كردند، به گمان اينكه آيه‌اى محكم است، به آيه‌اى كه مخصوص به موردى معين است براى اثبات مطلبى عام استدلال كردن، به خيال اينكه آن آيه عام است، و به اول يك آيه احتجاج كردند، و علت تاويل آن را رها نمودند، و هيچ توجهى به آغاز و انجام آيه ننموده، موارد و مصادرش را نشناختند، چون نخواستند به اهل قرآن رجوع نمايند، در نتيجه هم گمراه شدند و هم گمراه كردند.

و شما (كه خداوند رحمتتان كند) متوجه باشيد، كسى كه از كتاب خدا ناسخ را از منسوخ، و خاص را از عام، و محكم را از متشابه، و احكام جايز را از احكام حتمى، و مكى را از مدنى، تشخيص نمى‌دهد و از اسباب نزول آيات، و كلمات و جملات مبهم قرآن و علمى كه در مساله قضا و قدر در آن هست، و آگاهى از آنچه بايد تقديم و يا تاخير داشت بى‌بهره است، و آيات روشن را از عميق، و ظاهر را از باطن، و ابتدا را از انتها، و سؤال را از جواب، و قطع را از وصل، و مستثنا را از مستثنا منه، تميز نمى‌دهد و آنچه صفت است براى حوادث گذشته، از آنچه صفت براى بعد است فرق نمى‌گذارد، مؤكد را با مفصل، و عزيمت را با رخصت، و مواضع واجبات و احكام را مخلوط مى‌كند، حلال را به جاى حرام مى‌گيرد (حرامى كه ملحدين در آن هلاك شدند) و نمى‌داند فلان جمله مربوط به ما قبل و يا ما بعد است، و يا اصلا ربطى به قبل و بعد ندارد، چنين كسى عالم به قرآن و اصلا اهل قرآن نيست.

و هر جا و هر وقت كسى را ديديد كه مدعى چنين معرفتى است بدانيد كه مدعى‌اى بى‌دليل و كاذبى حيله‌گر است، كه مى‌خواهد بر خدا و رسولش افترا ببندد و ماواى او جهنم است كه بدترين سرانجام است.


[1] قرآن را كه مايه تذكرشان و بهره زندگيشان است فراموش كردند، و تو همواره به خيانت‌هايى از ايشان آگاه مى‌شوى( سوره مائده آيه 13).

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 3  صفحه : 127
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست