نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 3 صفحه : 103
آنان فرموده:(أَلا
إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ)[1].
و نيز
طايفهاى را بنام متقربين طايفهاى بنام مجتبين عدهاى را
بنام صديقين جمعى را صالحين گروهى را مؤمنين
ناميده و براى هر طايفهاى مرتبهاى از علم و ادراك قائل شده، كه به زودى در
محلهاى مناسب از اين مختصات بحث خواهيم كرد.
و نيز در
مقابل عناوين پسنديده و مقامات بلندى كه ذكر شد، عناوين ناستوده و مقامات پستى را
براى طوايفى ذكر نموده، و براى هر طايفهاى مختصاتى از علم و معرفت را شمرده است.
طايفهاى
را كافرين گروهى را منافقين جمعى را فاسقين
عدهاى را ظالمين و امثال اين ناميده، و نشانههايى از سوء فهم و پستى
ادراك نسبت به آيات خدا و معارف حقه او اثبات كرده كه به منظور اختصار فعلا از شرح
آنها صرفنظر نموده، ان شاء اللَّه در طول كتاب در خلال بحثهايى كه پيش مىآيد
متعرض آنها مىشويم.
10- اينكه
قرآن كريم از حيث انطباق معارف و آياتش بر مصاديق و بيان حال مصاديقش دامنهاى
وسيع دارد، پس هيچ آيهاى از قرآن اختصاص به مورد نزولش ندارد، بلكه با هر موردى
كه با مورد نزولش متحد باشد، و همان ملاك را داشته باشد جريان مىيابد، عينا مانند
مثلهايى است كه اختصاص به اولين موردش ندارد، بلكه از آن تجاوز كرده شامل همه
موارد مناسب با آن مورد نيز مىشود و اين معنا همان اصطلاح معروف جرى
است، كه در اوايل اين كتاب در بارهاش سخن رفت.
بحث
روايتى
[رواياتى
در معناى محكم و متشابه ]
در تفسير
عياشى است كه شخصى از امام صادق (ع) از محكم و متشابه پرسيد، حضرتش فرمودند محكم،
آياتى است كه مورد عمل قرار مىگيرد، و متشابه آن آياتى است كه مفهومش براى كسى كه
معنايش را نمىفهمد مشتبه است[2].
مؤلف: در اين
حديث اشارهاى است به اين كه متشابه آن نيست كه به هيچ وجه نتوان
[1] آگاه باش كه اولياى خدا نه خوفى تهديدشان مىكند، و نه
اندوهناك مىشوند( سوره يونس آيه 62).