responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 691

[1].

مؤلف: بعضى از رواياتى كه در شان نزول اين سوره وارد شده در بحث روايتى گذشته گذشت.

و باز در مجمع البيان است كه از انس بن مالك روايت شده كه گفت: رسول خدا 6 فرمود: شيطان پوزه خود را بر قلب هر انسانى خواهد گذاشت، اگر انسان به ياد خدا بيفتد، او مى‌گريزد و دور مى‌شود، و اما اگر خدا را از ياد ببرد، دلش را مى‌خورد، اين است معناى وسواس خناس‌[2].

و در همان كتاب آمده كه عياشى به سند خود از أبان بن تغلب، از جعفر بن محمد (ع) روايت كرده كه فرمود: رسول خدا 6 فرموده: هيچ مؤمنى نيست مگر آنكه براى قلبش در سينه‌اش دو گوش هست، از يك گوش فرشته بر او مى‌خواند و مى‌دمد، و از گوش ديگرش وسواس خناس بر او مى‌خواند، خداى تعالى به وسيله فرشته او را تاييد مى‌كند، و اين همان است كه فرموده: (وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ‌)- ايشان را به روحى از ناحيه خود تاييد مى‌كند [3].

و در امالى صدوق به سند خود از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود:

وقتى آيه‌(وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ)، نازل شد ابليس به بالاى كوهى در مكه رفت كه آن را كوه ثوير مى‌نامند. و به بلندترين آوازش عفريت‌هاى خود را صدا زد، همه نزدش جمع شدند، پرسيدند اى بزرگ ما مگر چه شده كه ما را نزد خود خواندى؟ گفت: اين آيه نازل شده، كداميك از شما است كه اثر آن را خنثى سازد، عفريتى از شيطانها برخاست و گفت: من از اين راه آن را خنثى مى‌كنم. شيطان گفت: نه، اين كار از تو بر نمى‌آيد. عفريتى ديگر برخاست و مثل همان سخن را گفت، و مثل آن پاسخ را شنيد.

وسواس خناس گفت: اين كار را به من واگذار، پرسيد از چه راهى آن را خنثى خواهى كرد؟ گفت: به آنان وعده مى‌دهم، آرزومندشان مى‌كنم تا مرتكب خطا و گناه شوند، وقتى در گناه واقع شدند، استغفار را از يادشان مى‌برم. شيطان گفت: آرى تو، به درد اين‌


[1] مجمع البيان، ج 10، ص 569.

[2] مجمع البيان، ج 10، ص 571.

[3] مجمع البيان، ج 10، ص 571.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 691
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست