نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 562
فقط يك شب
بود، و آن شبى بود كه قرآن در آن نازل گرديد، و ديگر تكرار نمىشود. و همچنين
تفسير ديگرى كه بعضى[1] كرده و
گفتهاند: تا رسول خدا 6 زنده بود شب قدر در هر سال تكرار مىشد، و بعد از رحلت
آن جناب خدا شب قدر را هم از بين برد. و نيز سخن آن مفسر[2]
ديگر كه گفته: شب قدر تنها يك شب معين در تمام سال است نه در ماه رمضان. و نيز سخن
آن مفسر[3] ديگر كه
گفته: شب قدر شبى است در تمام سال، ولى در هر سال يك شب نامعلومى است، در سال بعثت
در ماه رمضان بوده در سالهاى ديگر در ماههاى ديگر، مثلا شعبان يا ذى القعده واقع
مىشود، هيچ يك از اين اقوال درست نيست.
بعضى[4]
ديگر گفتهاند: كلمه قدر به معناى منزلت است، و اگر شب نزول قرآن را
شب قدر خوانده به خاطر اهتمامى بوده كه به مقام و منزلت آن شب داشته، و يا عنايتى
كه به عبادت متعبدين در آن شب داشته.
بعضى[5]
ديگر گفتهاند: كلمه قدر به معناى ضيق و تنگى است، و شب قدر را بدان
جهت قدر خواندهاند كه زمين با نزول ملائكه تنگ مىگردد. و اين دو وجه به طورى كه
ملاحظه مىكنيد چنگى به دل نمىزند.
پس
حاصل آيات مورد بحث به طورى كه ملاحظه كرديد اين شد كه شب قدر بعينه يكى از شبهاى
ماه مبارك رمضان از هر سال است، و در هر سال در آن شب همه امور احكام مىشود،
البته منظورمان احكام از جهت اندازهگيرى است، خواهيد گفت پس هيچ امرى
از آن صورت كه در شب قدر تقدير شده باشد در جاى خودش با هيچ عاملى دگرگون نمىشود؟
در
پاسخ مىگوييم: نه، هيچ منافاتى ندارد كه در شب قدر مقدر بشود ولى در ظرف تحققش
طورى ديگر محقق شود، چون كيفيت موجود شدن مقدر، امرى است، و دگرگونى در تقدير،
امرى ديگر است، هم چنان كه هيچ منافاتى ندارد كه حوادث در لوح محفوظ معين شده
باشد، ولى مشيت الهى آن را تغيير دهد، هم چنان كه در قرآن كريم آمده:(يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ)[6].