responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 536

بازويم را نمى‌كردم.

در اين حال يكى به ديگرى گفت بخوابانش و او بدون فشار و يا كشيدن مرا خوابانيد، پس يكى به ديگرى گفت: سينه‌اش را بشكاف، پس آن ديگرى سينه‌ام را گرفت آن را شكافت، و تا آنجا كه خودم مى‌ديدم خونى و دردى مشاهده نكردم، پس آن ديگرى به وى گفت: كينه و حسد را در آور، و او چيزى بشكل لخته خون در آورده بيرون انداخت، باز آن ديگرى گفت رافت و رحمت را در جاى آن بگذار، و او چيزى به شكل نقره در همانجاى دلم گذاشت، آن گاه انگشت ابهام دست راستم را تكان داد و گفت برو به سلامت. من برگشتم در حالى كه احساس كردم كه نسبت به اطفال رقت، و نسبت به بزرگسالان رحمت داشتم‌[1].

مؤلف: و در نقل بعضى از ناقلان- از قبيل نقلى كه در روح المعانى آمده- كه: من ده‌ساله بودم بجاى بيست سال و چند ماه [2].

و در بعضى‌[3] روايات آمده كه اين قصه در هنگام نزول سوره‌(اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ ...) واقع شده كه آن جناب چهل‌ساله بوده.

و در بعضى‌[4] ديگر نظير آنچه در صحيح بخارى‌[5] و مسلم و ترمذى و نسايى نقل شده آمده كه اين قصه در شب معراج اتفاق افتاده.

و به هر حال بدون اشكال اين قصه جنبه تمثيل دارد، و دانشمندان اسلامى بحث‌هايى طولانى پيرامون مفاد اين روايات كرده‌اند كه همه اين بحث‌ها بر اساس اين پندار است كه جريان يك جريان مادى و يك برخورد مادى بوده، و به همين جهت وجوهى را ذكر كرده‌اند كه چون اصل و اساس بحث باطل بود از نقل آن وجوه خوددارى كرديم.

و در همان كتاب است كه ابو يعلى، ابن جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم، ابن حبان، ابن مردويه، و ابو نعيم (در كتاب دلائل)، همگى از ابى سعيد خدرى از رسول خدا 6 روايت كرده‌اند كه فرمود: جبرئيل نزد من آمد و گفت: پروردگارت مى‌فرمايد: هيچ مى‌دانى چگونه نامت را بلند آواز كردم؟ عرضه داشتم خدا بهتر مى‌داند.

گفت پروردگارت مى‌فرمايد: از اين راه كه هر وقت نام من برده شود نامت با نام من ذكر شود[6].


[1] الدر المنثور، ج 6، ص 363.

[2] ( 2 و 3 و 4 و 5) روح المعانى، ج 30، ص 167 به نقل از كتب مذكور.

[3] ( 2 و 3 و 4 و 5) روح المعانى، ج 30، ص 167 به نقل از كتب مذكور.

[4] ( 2 و 3 و 4 و 5) روح المعانى، ج 30، ص 167 به نقل از كتب مذكور.

[5] ( 2 و 3 و 4 و 5) روح المعانى، ج 30، ص 167 به نقل از كتب مذكور.

[6] الدر المنثور، ج 6، ص 364.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 536
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست