نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 500
اين است كه
خداى تعالى صفات عمل انسان را به انسان شناسانده، و به او فهمانده عملى كه انجام
مىدهد تقوى است و يا فجور است، علاوه بر تعريفى كه نسبت به متن عمل و عنوان اولى
آن كرده، عنوانى كه مشترك بين تقوا و فجور است، مثلا تصرف مال را كه مشترك بين
تصرف در مال يتيم و تصرف در مال خويش است، و همخوابگى را كه مشترك بين زنا و نكاح
است، به او شناسانده، علاوه بر آن اين را هم به او الهام كرده كه تصرف در مال يتيم
و همخوابگى با زن اجنبى فجور است، و آن دوى ديگر تقوا است، و خلاصه كلام اينكه
منظور از الهام اين است كه خداى تعالى به انسانها شناسانده كه فعلى كه انجام
مىدهند فجور است يا تقوا، و برايش مشخص كرده كه تقوا چگونه اعمالى، و فجور چگونه
اعمالى است.
در
آيه شريفه با آوردن حرف فاء بر سر آن، مساله الهام را نتيجه تسويه
قرار داده، و فرموده:(وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها)، و
چون نفس را تسويه كرد(فَأَلْهَمَها ...) پس
به او الهام كرد ... ، و اين براى آن بود كه اشاره كند به اينكه الهام فجور و
تقوا همان عقل عملى است، كه از نتايج تسويه نفس است، پس الهام مذكور از صفات و
خصوصيات خلقت آدمى است، هم چنان كه در جاى ديگر فرمود:(فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ
عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ)[1].
و
اضافه فجور و تقوا به ضميرى كه به نفس بر مىگردد، براى آن بوده كه اشاره كند به
اينكه مراد از فجور و تقواى الهام شده، فجور و تقواى مختص به نفسى است كه در آيه
آمده، يعنى نفس انسانى و نفس جن، چون بر اساس آنچه از كتاب عزيز استفاده مىشود
طايفه جن نيز مكلف به ايمان و عمل صالح هستند.
(قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها)
كلمه فلاح كه مصدر ثلاثى مجرد افلح است، و
افلح ماضى از باب افعال آن است، به معناى ظفر يافتن به مطلوب و رسيدن به هدف
است، بر خلاف خيبت كه به معناى ظفر نيافتن و نرسيدن به هدف است، و
كلمه زكاة كه مصدر ثلاثى مجرد زكى است و فعل زكى
ماضى از باب تفعيل آن است، به معناى روييدن و رشد گياه است به رشدى صالح و پربركت
و ثمربخش، و كلمه تزكيه كه مصدر باب تفعيل آن است به معناى روياندن آن
است به همان روش و كلمه دسى از ماده دس بوده است چيزى كه
هست
[1] وجهه عبادى خود را متوجه دين حنيف كن، دينى كه مطابق فطرت
است، فطرتى كه خداى تعالى همه انسانها را بر آن اساس آفريده، در خلقت خدا تبديلى
نيست، و دين پايدار هم همين است. سوره روم، آيه 30.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 500