responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 50

(فِيها تَحْيَوْنَ وَ فِيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ)[1].

و در اينكه فرمود:(وَ يُخْرِجُكُمْ) و نفرمود: ثم يخرجكم اشاره است به اينكه اعاده شما به زمين و بيرون آوردنتان در حقيقت يك عمل است، و اعاده جنبه مقدمه را براى اخراج دارد، و انسان در دو حال اعاده و اخراج در يك عالم است، آن هم عالم حق است، هم چنان كه در دنيا در عالم غرور بود.

(وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِساطاً) يعنى كالبساط ، مى‌خواهد بفرمايد زمين را مثل فرش برايتان گسترده كرد تا بتوانيد به آسانى در آن بگرديد و از ناحيه‌اى به ناحيه ديگر منتقل شويد.

(لِتَسْلُكُوا مِنْها سُبُلًا فِجاجاً) كلمه سبل جمع سبيل است كه به معناى راه است، و كلمه فجاج جمع فج است كه آن هم به معناى جاده گشاده است. و بعضى‌[2] گفته‌اند: راهى است كه بين دو كوه واقع شده باشد.

[شكوه دو باره نوح 7 از اينكه قومش او را نافرمانى كرده از كسى كه مال و فرزند جز زيانش نيفزود پيروى كردند]

(قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً) در اينجا نوح (ع) به شكايتى كه قبلا از قوم خود مى‌كرد برگشته، قبلا به طور تفصيل گفته بود كه: من چگونه قومم را دعوت كردم و به آنان چه مطالبى گفتم، گاهى به بانگ بلند، گاهى آهسته، (تا آخر آيات) و قبل از اين تفصيل به طور اجمال هم شكايت كرده و گفته بود كه:(رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً).

پس اينكه دوباره به طور اجمال شكوه كرد، خواسته است بفهماند: بزرگان قومش و توانگران عياش، مردم را عليه او مى‌شورانند، و بر مخالفت و آزار او تحريك مى‌كنند. و معناى اينكه گفت:(مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً)، و در آن مال و ولد را مايه خسران شمرد- با اينكه قبلا آن دو را از نعمت‌ها شمرده بود- اين است كه آن مال و ولدى كه از نعمت توست، و واجب است شكرش بجا آورده شود، در اين گونه افراد جز زيادتر شدن كفر ثمره‌اى نبخشيد، و به همين جهت مستوجب خسران از رحمت تو شدند.

(وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبَّاراً) كلمه كبار اسم مبالغه از كبر است، يعنى مكر كردند مكرى بسيار بزرگ.


[1] در زمين زنده مى‌شويد، و در آن مى‌ميريد، و از آن خارج مى‌شويد. سوره اعراف، آيه 25.

[2] تفسير قرطبى، ج 18، ص 306.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 50
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست