نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 491
اقتحام عقبه
است، نه خود عقبه، پس بايد مضافى در اينجا حذف شده باشد، كه ضميرى به آن برگردد، و
خلاصه تقدير كلام و ما ادريك ما اقتحام العقبه، هو- اى الاقتحام- فك رقبه- و
تو نمىدانى اقتحام عقبه چيست، آن- يعنى اقتحام عقبه- عبارت از بنده آزاد كردن
است مىباشد.
و
تفسير كردن عقبه به(فَكُّ رَقَبَةٍ)
و اطعام در روز قحطى جنبه مثال دارد، نه اينكه عقبه تنها اين دو باشد،
بلكه اين دو به خاطر اهميتى كه دارد اختصاص به ذكر يافته، هم چنان كه ذكر فك رقبه
قبل از آن ديگرى، باز به خاطر مهمتر بودن آن بوده، چون خداى تعالى به اين عمل خير
عنايت بيشترى دارد.
(أَوْ إِطْعامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيماً ذا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِيناً
ذا مَتْرَبَةٍ) كلمه مسغبة به معناى گرسنگى و قحطى
است، و كلمه مقربة به معناى قرابت نسبى است، و كلمه متربة
از ماده تراب (خاك) گرفته شده و معنايش خاكنشينى از شدت فقر است.
و
معناى آيه اين است كه: انسان مورد بحث به هيچ عقبهاى قدم ننهاد، نه بندهاى آزاد
كرد، و نه در روز قحطى طعامى داد، نه به يتيمى خويشاوند، و نه به مسكينى خاكنشين.
(ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا
بِالْمَرْحَمَةِ) كلمه مرحمة مصدر ميمى از ماده رحمت
است، و كلمه تواصوا از مصدر تواصى است، و تواصى به
صبر سفارش كردن اين به آن و آن به اين به صبر كردن در برابر اطاعت خدا است،
و نيز سفارش كردن يكديگر به ترحم كردن بر افراد فقير و مسكين است.
و
جمله(ثُمَّ كانَ ...) عطف است بر
جمله اقتحم ، و تقدير كلام فلا اقتحم العقبة و لا كان من الذين
امنوا ...- نه در عقبهاى قدم نهاد، و نه از كسانى بود كه ايمان آوردند ...
است، و مفسرين ديگر در باره اين جمله و اينكه به كجا عطف مىشود سخنان بىفايدهاى
گفتهاند كه به همين جهت از نقلش خوددارى مىشود.
(أُولئِكَ أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ) كلمه ميمنة از
ماده يمن، ضد شوم است، و اشاره اولئك به كسانى است كه سياق آيات قبل
بر آنان دلالت دارد. و معناى آيه اين است كه: اينان كه به هر عقبه دشوارى قدم
نهادند، و از كسانى بودند كه به خدا ايمان آورده، يكديگر را به صبر و مرحمت سفارش
كردند، مردمى صاحب يمن و شگونند، و ايمان و اعمال صالحى كه از پيش براى آخرت خود
مىفرستند چيزى به جز شگون و مباركى و زيبا و مرضى نمىدانند.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 491