نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 271
مرصاد تنها
به آن محلى كه براى اين كار آماده شده اطلاق مىشود، و اين كلمه نيز در قرآن آمده
مىفرمايد:(إِنَّ
جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً)،
و اين آيه اين نكته را مىفهماند كه جهنم محل عبور همه مردم است، و از همين باب
است آيه زير كه مىفرمايد (وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها)- هيچ كس از شما نيست مگر آنكه به جهنم وارد خواهد شد [1].
(لِلطَّاغِينَ مَآباً) طاغيان كسانى هستند كه متصف به
طغيان باشند، و خروج از حد، كار هميشگى آنان باشد، و كلمه ماب اسم
مكان از ماده أوب است، كه به معناى رجوع است، و اگر جهنم را محل برگشت
طاغيان خوانده، به اين عنايت بوده كه خود طاغيان در همان دنيا، جهنم را ماواى خود
كردند، پس صحيح است بگوييم به جهنم بر مىگردند.
[معناى
احقاب كه در باره ماندن طاغيان در جهنم فرمود:(لابِثِينَ فِيها أَحْقاباً)]
(لابِثِينَ فِيها أَحْقاباً) كلمه أحقاب به معناى
زمانهاى بسيار و روزگاران طولانى است كه آغاز و انجام آن مشخص نباشد.
و
اين كلمه جمع است و اما در اينكه مفردش چيست؟ آيا حقب- به ضمه اول و سكون دوم است-
و يا حقب- به دو ضمه- است، اختلاف كردهاند، و حقب- به دو ضمه- در قرآن كريم آمده،
مىفرمايد:(أَوْ أَمْضِيَ حُقُباً)[2].
بعضى[3] هم
گفتهاند: مفردش حقب - به فتح اول و سكون دوم- است، و واحد
حقب هم حقبه - به كسر اول و سكون دوم- است.
راغب
گفته: حق اين است كه حقبه به معناى مدت نامعلومى از زمان است[4].
بعضى[5]
هم كلمه حقب را به هشتاد و يا هشتاد و چند سال تحديد كردهاند.
و
بعضى[6] ديگر
اضافه كردهاند كه: هر سال از اين حقب سيصد و شصت روز و هر روزش برابر هزار سال
است. و از بعضى[7] ديگر نقل
شده كه گفتهاند: حقب به معناى چهل سال است. و از بعضى[8]
ديگر آمده كه گفتهاند: هفتاد سال است. و أقوالى ديگر در معناى حقب گفتهاند، اما
از خود قرآن كريم دليلى بر هيچ يك از اين تحديدها وارد نشده، علم لغت هم چيزى در
اين باب نگفته.