responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 263

لباس است براى روز، كه روز به آسانى از آن بيرون مى‌شود. ولى انصافا اين وجه وجه درستى نيست.

(وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً) كلمه عيش- به طورى كه راغب‌[1] گفته- به معناى زندگى است، چيزى كه هست كلمه عيش مختص به زندگى حيوان است، به اين معنا كه به زندگى خداى تعالى و ملائكه عيش گفته نمى‌شود، ولى حيات خدا و حيات ملائكه گفته مى‌شود، و كلمه معاش مصدر ميمى و هم اسم زمان و مكان از عيش است، و در آيه مورد بحث به يكى از دو معناى اخير است، يعنى زمان و يا مكان عيش.

و معناى آيه اين است كه: ما روز را زمان زندگى شما و يا محل زندگى شما قرار داديم، تا در آن از فضل پروردگارتان طلب كنيد.

و بعضى‌[2] گفته‌اند: مراد از آن همان معناى مصدرى است، چيزى كه هست مضافى از آن حذف شده، و تقدير كلام و جعلنا النهار طلب معاش است، يعنى ما روز را طلب معاش قرار داديم.

(وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً) يعنى بر بالاى سرتان هفت آسمان سخت بنياد، قرار داديم.

(وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً) كلمه وهاج به معناى چيزى است كه نور و حرارت شديدى داشته باشد، و منظور از چراغ وهاج خورشيد است.

(وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً) كلمه معصرات به معناى ابرهاى بارنده است. و بعضى‌[3] گفته‌اند: به معناى بادهايى است كه ابرها را مى‌فشارد تا ببارد، و كلمه ثجاج به معناى ابرى است كه بسيار آب بريزد. و بنا بر اين، بهتر آن است كه كلمه من را به معناى باء بگيريم، و معنا چنين شود ما به وسيله بادهاى فشار آورنده آبى ريزان نازل كرديم .

(لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَ نَباتاً) يعنى اين كار را كرديم تا دانه‌ها و نباتاتى كه مايه قوت آدميان و حيوانات است‌


[1] مفردات راغب ماده عيش .

[2] مجمع البيان، ج 10، ص 422.

[3] روح المعانى، ج 30، ص 10.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 263
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست