نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 213
چسبيده)، و
چشمهايش گود افتاده از مشاهده اين حال ناراحت شد، در همين بين جبرئيل نازل شد، و
عرضه داشت: اين سوره را بگير، خدا تو را در داشتن چنين اهل بيتى تهنيت مىگويد، آن
گاه سوره را قرائت كرد[1].
مؤلف:
اين روايت به چند طريق از عطاء از ابن عباس نقل شده، و بحرانى آن را در غاية
المرام از ابى المؤيد موفق بن احمد صاحب كتاب فضائل امير المؤمنين، و او به سند
خود از مجاهد از ابن عباس نقل كرده، و نيز از او به سند ديگرى از ضحاك از ابن
عباس[2] نقل كرده.
و نيز از حموينى صاحب كتاب فرائد السمطين به سند خود از مجاهد از ابن
عباس[3] نقل كرده.
و نيز از ثعلبى و او به سند خود از ابى صالح از ابن عباس[4]
نقل كرده است. و صاحب مجمع البيان از تفسير واحدى روايت كرده[5].
در
مجمع البيان به سند خود از حاكم، و او به سند خود از سعيد بن مسيب، از على بن ابى
طالب روايت كرده كه فرمود: از رسول خدا 6 از ثواب قرآن پرسيدم، و رسول خدا 6
مرا از ثواب سورههاى قرآن به همان نحوى كه از آسمان نازل شده بود خبر داد.
فرمود:
اولين سورهاى كه در مكه نازل شد سوره فاتحة الكتاب بود، بعد از آن سوره اقرء باسم
ربك، و سپس سوره ن نازل شد- تا آنجا كه فرمود- و اولين سورهاى كه در مدينه نازل
شد، سوره بقره، سپس انفال، بعد از آن آل عمران، آن گاه احزاب، سپس ممتحنه، بعد از
آن نساء، سپس اذا زلزلت، بعد حديد، و آن گاه محمد، رعد، الرحمن و هل اتى نازل شد-
تا آخر حديث[6].
باز
در مجمع البيان از ابو حمزه ثمالى روايت شده كه وى در تفسير خود گفته: حسن بن حسن
ابو عبد اللَّه بن حسن برايم حديث كرد كه اين سوره تماميش در مدينه در شان على و
فاطمه (ع) نازل شد[7].
و
در تفسير قمى از پدرش از عبد اللَّه بن ميمون از امام صادق (ع) روايت كرده كه
فرمود: نزد فاطمه (ع) مقدارى جو بود، با آن عصيدهاى درست كرد،