بحث
روايتى [چند روايت حاكى از مدنى بودن سوره هل اتى]
در
كتاب اتقان سيوطى از بيهقى روايت كرده كه او در كتاب دلائل
النبوة خود به سندى كه به عكرمه و حسين بن ابى الحسن داشته روايت كرده كه
گفتهاند: خداى تعالى از قرآن كريم سوره اقرء باسم ربك، و سوره ن و سوره مزمل را
در مكه نازل كرد- تا آنجا كه گفتهاند- و سورههايى كه در مدينه نازل شد عبارتند
از سوره ويل للمطففين، بقره، آل عمران، انفال، احزاب، مائده، ممتحنه، نساء، اذا
زلزلت، حديد، محمد، رعد، الرحمن، و هل اتى على الانسان،- تا آخر حديث[2].
و
در همان كتاب از ابن الضريس روايت آورده كه در كتاب فضائل القرآن به سند خود از
عثمان بن عطاء خراسانى، از پدرش از ابن عباس روايت كرده كه گفت: هر وقت آغاز
سورهاى در مكه نازل مىشد، در همان مكه نوشته مىشد، آن گاه خداى تعالى هر چه را
مىخواست به آن اضافه مىكرد.
و
اولين سورهاى كه نازل شد، سوره اقرء باسم ربك، و بعد از آن سوره ن، و سپس سوره
مزمل بود- تا آنجا كه گفت- و آن گاه در مدينه سوره بقره، و سپس انفال، و بعد از آن
آل عمران، آن گاه احزاب، و سپس ممتحنه، و بعد از آن نساء، و آن گاه اذا زلزلت، و
بعد از آن حديد، قتال، رعد، الرحمن، و انسان (دهر) نازل شد- تا آخر حديث[3].
و
در همان كتاب از بيهقى روايت كرده كه وى در كتاب دلائل به سند خود از مجاهد از ابن
عباس روايت كرده كه گفت: اولين سورهاى كه از قرآن بر رسول خدا 6 نازل شد سوره(اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ) بود، و بقيه حديث همان مطالبى است
كه در حديث عكرمه و حسين آمده بود، و در حديث عكرمه و حسين سه تا از سورههاى مكى
را ساقط كردهاند، و آنها عبارتند از سوره فاتحه و اعراف و كهيعص[4].
و
در الدر المنثور است كه ابن الضريس و ابن مردويه و بيهقى، از ابن عباس روايت