responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 210

از قذارتهاى درونى آدمى غفلت از خداى سبحان، و بى‌توجهى به اوست، پس ابرار كه اين شراب طهور را نوشيدند محجوب از پروردگارشان نيستند، و لذا آنان مى‌توانستند خدا را حمد بگويند، هم چنان كه قرآن فرموده:(وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ)[1]، و ما در تفسير سوره حمد گفتيم: حمد وصفى است كه جز بندگان خالص خدا صلاحيت آن را ندارند، چون خود خداى تعالى فرموده:(سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ)[2].

خداى تعالى در جمله‌(وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ) همه واسطه‌ها را حذف كرده، و نوشاندن به ايشان را مستقيما به خودش نسبت داده، و اين از همه نعمت‌هايى كه در بهشت به ايشان داده افضل است، و چه بسا يكى از نعمت‌هايى باشد كه به حكم آيه‌(لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ)[3] خواست خود بشر بدان نمى‌رسد.

(إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً) در اين آيه شريفه دو احتمال هست، يكى اينكه حكايت خطابى باشد كه از ناحيه خداى تعالى به هنگام پرداخت اجرشان به ايشان مى‌شود. و احتمال دوم اين است كه جمله يقال لهم- به ايشان گفته مى‌شود در تقدير باشد.

و جمله‌(وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً) خود، انشاى شكر در برابر مساعى مرضيه و اعمال مقبوله ايشان است، و خوشا به حالشان كه با چه كلام پاكيزه‌اى خطاب مى‌شوند.

[اشاره به وجه اينكه در شمار نعم بهشتى ابرار، از حور العين نام برده نشده است‌]

اين را هم بايد دانست كه در آيات مورد بحث نعمت زنان بهشتى يعنى حور العين را جزو نعمت‌هاى بهشتى ذكر نكرده با اينكه در كلام مجيد خداى تعالى هر جا سخن از نعيم بهشت شده، حور العين جزو مهم‌ترين آنها ذكر شده است. ممكن است از ظاهر جريان چنين فهميده شود كه علت آن اين بوده كه در بين ابرار مورد نظر آيات، كسى از طايفه زنان بوده، (و خداى تعالى براى رعايت حرمت او سخن از حور العين به ميان نياورده است).

تفسير روح المعانى همين معنا را از لطايف قرآن دانسته و گفته: در صورتى كه آيات در باره اهل بيت (ع) نازل شده باشد، ذكر نشدن حور العين از لطيف‌ترين نكات خواهد بود، آرى اگر تصريح به‌(وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ) كرده و نامى از حور العين نبرده، به خاطر


[1] و آخرين سخنشان حمد مخصوص پروردگار عالميان است. سوره يونس، آيه 10.

[2] منزه است خدا از هر صفتى كه برايش ذكر مى‌كنند، مگر آنچه كه بندگان مخلص درباره‌اش مى‌گويند. سوره صافات، آيه 160.

[3] هر چه بخواهند براى ايشان در آنجا هست و نزد ما نعمتهاى اضافى ديگرى است. سوره ق، آيه 35.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 210
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست