نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 81
اين زمان ماهها هستند، نه هلالها كه عبارت است از
قيافه مخصوص قرص قمر، پس معلوم مىشود پاسخ، پاسخ سؤال سائلين نيست، و نيز معلوم
مىشود منظور سائلين از اهله فوايد آن بوده.
و سخن كوتاه
آنكه معلوم شد غرض از سؤال، موقعيت ماههاى قمرى بوده كه سبب آنها چيست؟ و چه
فوايدى دارد؟ در پاسخ هم به بيان فوايد آن پرداخته، و فرموده ماهها عبارتند از
زمان و اوقاتى كه مردم براى امور معاش و معاد خود تعيين مىكنند.
چون انسان از
حيث خلقت طورى است كه چارهاى جز اين ندارد كه افعال و كارهايش را كه همه از سنخ
حركت به زمان است اندازهگيرى كند، و لازمه احتياج به اندازهگيرى اين است كه زمان
ممتد و بى سر و ته را بر طبق امور خود به صورت قطعههاى سر و تهدار و كوچك و
كوچكترى از قبيل سالها و فصلها و ماهها و هفتهها و روزها در آورد، و عنايت الهيه
هم اين احتياج بندگان را تامين كرد، چون او مدبر امور مخلوقات و راهنماى آنها به
سوى صلاح و اصلاح حياتشان مىباشد.
و اين تقطيع
و تكه تكه كردن زمان به دو صورت ممكن بود، يكى بر حسب حركت ساليانه زمين به دور
خورشيد، كه از آن چهار فصل درست مىشود، و يكى هم بر حسب حركت ماه به دور زمين، و
چون اين تقطيع بايد طورى باشد كه همه مردم حتى عوام آنان نيز بتوانند به آسانى از
حساب آن سردرآورند، لذا ماههاى قمرى را نام برد، كه هر انسان داراى ادراك صحيح و
حواس مستقيم آن را مىفهمد، چون ماه و طلوع و غروب آن را هر سال دوازده بار مشاهده
مىكند به خلاف خورشيد كه برجهايش ديدنى نيست بلكه بشر بعد از آنكه قرنها در روى
زمين زندگى كرد به تدريج به حساب آن كه حسابى است بس دقيق پىبرد، حسابى كه هم
اكنون نيز عامه مردم از آن سر در نمىآورند.
پس ماههاى
قمرى اوقاتى هستند كه مردم امور دين و دنياى خود را با آن تعيين مىكنند، و مخصوصا
در امور دينى مساله حج را معين مىكنند كه در ماههاى معلومى انجام مىشود، و اينكه
از ميان همه عبادات حج را دوباره نام برد، گويا از اين جهت بوده كه خواسته است
زمينه را براى آيات بعدى كه حج را به بعضى از ماهها اختصاص مىدهد فراهم سازد.
(وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ
مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها) دليلى نقلى اين معنا
را ثابت كرده كه جماعتى از عرب جاهليت رسمشان چنين بوده كه چون براى زيارت حج از
خانه بيرون مىشدند ديگر اگر در خانه كارى مىداشتند (مثلا چيزى جا گذاشته بودند)
از در خانه وارد نمىشدند، بلكه از پشت، ديوار را سوراخ مىكردند، و از
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 81