نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 591
اين آيات نظائرى هم در سورههاى هود، و يونس، و
اسراء، و انبياء، و غيره دارد كه در همين مقوله سخن گفتهاند، و ان شاء اللَّه به
زودى بيانش خواهد آمد.
و سخن كوتاه
اينكه: علت تحريك و تشويق شديد و تاكيد بالغى كه در آيات مورد بحث در باره انفاق
شده، اينها بود كه از نظر خواننده محترم گذشت.
(مَثَلُ
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ) ...
منظور از(سَبِيلِ اللَّهِ)، هر امرى است كه به
رضايت خداى سبحان منتهى شود، و هر عملى كه براى حصول غرضى دينى انجام گيرد، براى
اينكه كلمه سبيل اللَّه در آيه شريفه مطلق آمده و قيدى ندارد، هر چند
كه قبل از اين آيه، آياتى قرار دارد كه در آن سخن از قتال در راه خدا رفته، و در
آياتى ديگر نيز اين كلمه مقارن با مساله جهاد آمده، ليكن صرف اين مقارن بودن دليل
نمىشود بر اينكه بگوئيم منظور از آيه(فِي سَبِيلِ اللَّهِ) تنها جهاد
در راه خدا است.
[توضيحى در
مورد امثال و چگونگى تمثيلات قرآن كريم]
مفسرين
گفتهاند: جمله(كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ) در واقع كمثل
من زرع حبة انبتت سبع سنابل است، چون اين درست نيست كه گفته شود: مثل
كسانى كه در راه خدا انفاق مىكنند مثل حبه و دانه است ، بلكه بايد
گفت: مثل كسى است كه دانهاى را بكارد و آن دانه هفت سنبل بدهد ...،
زيرا حبه نامبرده مثل آن مالى است كه در راه خدا انفاق شده، نه مثل اشخاصى كه
انفاق كردهاند، و اين روشن است.
و ليكن گو
اينكه حرف اينها در جاى خود، حرف درستى است، اما اگر كمى در آيات مشابه آن دقت شود
معلوم مىشود كه حاجتى به اين تقدير نيست، چون مىبينيم بيشتر آياتى كه در قرآن
مثلى را ذكر مىكند همين وضع را دارد، و اين صناعت و اين طرز سخن گفتن در قرآن
كريم شايع است.
در جايى ديگر
نيز فرموده:(وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ
بِما لا يَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً)[1].
با اينكه مثل
نامبرده مثل كفار نيست بلكه مثل كسى است كه كفار را دعوت مىكند و نيز
[1] مثل كسانى كه كافر شدند مثل كسى است كه با چهار پايان به
صداى بلند و يا كوتاه نهيب بزند، كه آن چهار پا تنها دورى و نزديكى صدا را مىفهمد
اما معناى كلمات را نمىفهمد. سوره بقره آيه 171
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 591