نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 560
[پيامبرى كه بعد از مرگ زنده شد، بعد از زنده
شدن به صحت علم قبلى خود پى برد نه اينكه جاهل بود و علم پيدا كرد]
(فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ: أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ
قَدِيرٌ) اين آيه در صدد بيان اين است كه: بعد از آنكه مطلب براى اين شخص
روشن شد، او به خاطر خود رجوع مىكند و به ياد مىآورد كه قبلا هم به قدرت مطلقه و
بى پايان الهى ايمان داشته است و كانه قبلا بعد از آنكه كجا خدا اينها را
زنده مىكند در قلبش خطور كرده، به علم و ايمانى كه به قدرت مطلقه خدا
داشته، اكتفاء نموده، و بعد از آنكه با مردن و زنده شدن خود، قدرت خدا را به چشم
ديده، دوباره به قلب خود مراجعه نموده و همان ايمان و علم قبلى خود را تصديق كرده،
و به خداى تعالى عرضه داشته كه خدايا تو همواره براى من خيرخواهى مىكنى، و هرگز
در هدايت به من خيانت نمىكنى، و ايمانى كه همواره دلم به آن اعتماد داشت (كه قدرت
تو مطلق است) جهل نبود، بلكه علمى بود كه لياقت آن را داشت كه به آن اعتماد شود.
و نظائر اين
مطلب بسيار است، بسيار مىشود كه آدمى به چيزى علم دارد، ليكن فكرى در ذهنش خطور
مىكند كه با آن علم منافات دارد، اما نه اينكه علم بكلى از بين رفته تبديل به شك
مىشود، بلكه بخاطر عوامل و اسباب ديگرى اين فكر به ذهن مىآيد ناچار خود را به
همان علمى كه دارد قانع مىكند، تا روزى آن شبهه برطرف شود، و بعد از آنكه شبهه
برطرف شد، دوباره به همان علم خودش مراجعه نموده، مىگويد: من كه از اول مىدانستم
و مىگفتم مطلب از اين قرار است و آن طور كه مقتضاى آن شبهه بود نيست و از اينكه
علم قبليش، علمى صائب و درست بود خوشحال مىشود.
و معناى آيه
شريفه اين نيست كه بعد از زنده شدن تازه علم پيدا كرد به اينكه خدا به هر چيز قادر
است، و قبل از آن در شك بوده، براى اينكه:
اولا:
همانطور كه قبلا نيز اشاره كرديم صاحب اين داستان پيامبرى بوده كه از غيب با او
سخن مىگفتهاند، و ساحت انبياء، منزه از جهل به مقام پروردگار است، آن هم مثل صفت
قدرت كه از صفات ذات است.
و ثانيا: اگر
بعد از زنده شدن، علم به قدرت خدا پيدا كرده باشد بايد گفته باشد:
علمت يعنى حالا فهميدم، و يا تعبيرى نظير اين كرده باشد.
و ثالثا: صرف
علم به اينكه خدا قادر بر زنده كردن مردگان است باعث آن نمىشود كه علم پيدا شود
به اينكه خدا به هر چيزى قادر است، بله، ممكن است اشخاص ساده لوح كه زنده كردن
مردگان در نظرشان از تمامى مقدورات مهمتر است، وقتى ببينند كه خدا مردهاى را
زنده كرد از شدت تعجب و عظمت امر، همه چيز را از ياد ببرند، و حدس بزنند كه پس او
به هر چيزى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 560