نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 556
همين باره همين تعبير را آورده، مىفرمايد:(فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَيْمَنِ).[1] به هر حال، شخص مزبور پيامبرى
بوده كه از خانه خود بيرون آمده، تا به محلى دور از شهر خودش سفر كند، به دليل
اينكه الاغى براى سوار شدن همراه داشته، و طعامى و آبى با خود برداشته، تا با آن
سد جوع و عطش كند، همين كه به راه افتاده تا به مقصد خود برود در بين راه به
قريهاى رسيده كه قرآن كريم آن را قريه خراب توصيف فرموده، و وى مقصدش
آنجا نبوده بلكه گذارش به آن محل افتاده، و قريه نظرش را جلب كرده، لذا ايستاده و
در سرنوشت آن به تفكر پرداخت، و از آنچه ديد عبرت گرفت، كه چگونه اهلش نابود
شدهاند و استخوانهاى پوسيده آنها در پيش رويش ريخته است.
سپس در حالى
كه به مردگان نگاه مىكند با خود مىگويد:(أَنَّى يُحْيِي هذِهِ
اللَّهُ) خدا چگونه اينها را زنده مىكند؟.
و اگر منظورش
زنده و آباد شدن قريه بعد از ويرانيش بود و كلمه هذه در كلامش اشاره
به خود قريه بود، حق كلام اين بود كه بگويد: انى يعمر هذه اللَّه خدا
چگونه اين قريه را آباد مىكند و ديگر اينكه وقتى قريهاى ويران شد، ديگر كسى
انتظار آباد شدنش را نمىكشد، و اگر هم بكشد آرزو و انتظار محالى نيست تا تصورش
امرى عظيم باشد.
و اگر مورد
اشارهاش با كلمه هذا اموات آرميده در قبرها بود، لازم بود آن را ذكر
كند، و بگويد: وى به گورستانى عبور كرد و گفت: خدا چگونه مردگان اين گورها را زنده
مىكند؟ و ديگر نبايد سخن از قريه به ميان آيد، چون قرآنى كه از بليغترين كلمات
است، قطعا اين معانى را رعايت مىكند.
به هر حال
شخص مزبور در عبرتگيرىاش تعمق كرد، و غرق در فكر شد و با خود گفت: عجب! صاحبان
اين استخوانها چند سال است كه مردهاند؟ خدا مىداند كه چه تحولاتى به خود
ديدهاند، تا به اين روز افتادهاند و چه صورتها كه يكى پس از ديگرى به خود
گرفتهاند، بطورى كه امروز اصل آنها كه همان انسانها باشند فراموش شدهاند، در
اينجا بود كه گفت: راستى خدا چگونه اينها را زنده مىكند؟ ، و اين
گفتارش دو جهت دارد، يكى تعجب از زنده شدن بعد از طول مدت، و جهت دوم تعجب برگشتن
اجزا به صورت اولش، با اينكه اين تغييرات غير متناهى را به خود ديدهاند.
لذا خداى
تعالى برايش مشكل را از هر دو جهت روشن كرد.
[1] آن گاه كه نزد درخت آمد، از لبه وادى دست راست، ندا
رسيد. سوره قصص آيه 30
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 556