responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 445

به شهادت اينكه، اگر فرض كنيم كه چنين دفعى در نظام بشر نمى‌بود، يعنى بعضى بر بعض ديگر غلبه ننموده و اراده خود را بر او تحميل نمى‌كرد، آن وقت هر فردى از افراد اجتماع كارى كه خودش مى‌خواست مى‌كرد، هر چند كه با منافع ديگران منافات داشته باشد، (حال چه آن كار مشروع باشد و چه نامشروع، فعلا در مشروع و نامشروع بودن آن نظرى نداريم) و آن ديگرى نمى‌توانست او را از آن كار منصرف كرده و به كارى وادارد كه منافى با منافع خودش نباشد، اين وضع را در باره تمامى افراد در نظر بگير، آن وقت خواهى ديد كه ديگر هيچ وحدتى بين اجزاى اجتماع پيدا نمى‌شود، و اجتماعى هم كه فرضا قبلا بوده متلاشى مى‌گردد.

و اين بحث همان بحثى است كه در جلد سوم ترجمه فارسى ذيل آيه:(كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً)[1]، گذرانديم، و گفتيم اولين اصل فطرى انسان (همين انسانى كه تشكيل اجتماع داده) استخدام و بهره‌كشى از ديگران است، و مساله تعاون و تمدن متفرع بر آن و زائيده از آن بوده و اصلى ثانوى است كه تفصيلش گذشت.

و در حقيقت مسئله دفع و غلبه، معنايى است عمومى كه در تمام شؤون اجتماع بشرى جريان دارد، و وقتى مغز آن را بشكافيم عبارت مى‌شود از اينكه انسان از يك سو ديگران را به هر صورتى كه ممكن باشد، وادار كند به اينكه خواسته‌اش را برآورند، و از سوى ديگر هر چه مزاحم و مانع انجام خواسته او است، از سر راه بردارد.

و اين معنايى است عمومى كه هم در جنگ اعمال مى‌شود و هم در صلح هم در سختى و هم در آسايش، هم در راحت و هم در ناراحتى، و اختصاص به يك طبقه يا دو طبقه ندارد، بلكه در تمامى گروه و دسته‌هاى اجتماع در جريان است، بله آدمى در حال عادى متوجه اين حقيقت نمى‌شود خيال مى‌كند تنها ستمگران بهره‌كشى مى‌كنند ولى وقتى متوجه مى‌شود خودش هم اين كاره است كه كسى مزاحم و مانع حقى از حقوق حياتى او و يا شهوتى از شهوات او و امثال آن شود، آن وقت است كه شروع مى‌كند به اينكه انسان مزاحم را از سر راهش بردارد، و معلوم است كه اين بهره‌كشى مراتبى از شدت و ضعف دارد، كه يكى از آن مراتب، جنگ و قتال است.

اين را هم مى‌دانيم كه فطرى بودن دفع و غلبه اختصاص به مورد دفاع مشروع ندارد، بلكه شامل همه انحاء دفاع مى‌شود، چه آنجا كه دفاع به عدل و از حقى مشروع باشد، و چه به ظلم و از حقى خيالى و نامشروع، چون اگر از يك اصل مسلم و فطرى سرچشمه نمى‌گرفت‌


[1] سوره بقره، آيه 213

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 445
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست