نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 414
تجربهها در آن كار دارد، و يا مثلا يك فرد عاجز
و ضعيف عهدهدار كار كسى شود كه تنها كسى از عهدهاش بر مىآيد كه قوى و مقتدر
باشد، حال اين كار مربوط به هر كسى كه مى خواهد باشد، براى اينكه تساوى بين صالح و
غير صالح، افساد حال هر دو است، هم صالح را تباه مىكند و هم غير صالح را.
بلكه آنچه
عدالت اجتماعى اقتضا دارد و معناى تساوى را تفسير مىكند اين است كه در اجتماع، هر
صاحب حقى به حق خود برسد، و هر كس به قدر وسعش پيش برود، نه بيش از آن، پس تساوى
بين افراد و بين طبقات تنها براى همين است كه هر صاحب حقى، به حق خاص خود برسد،
بدون اينكه حقى مزاحم حق ديگرى شود، و يا به انگيزه دشمنى و يا تحكم و زورگويى يا
هر انگيزه ديگر به كلى مهمل و نامعلوم گذاشته شود، و يا صريحا باطل شود، و اين
همان است كه جمله: (وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ
بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ) ... ، به آن
بيانى كه گذشت، به آن اشاره مىكند، چون جمله نامبرده در عين اينكه اختلاف طبيعى
بين زنان و مردان را مىپذيرد، به تساوى حقوق آن دو نيز تصريح مىكند.
[معناى
تساوى در مورد حقوق زن و مرد]
از سوى ديگر
مشترك بودن دو طائفه زن و مرد در اصول مواهب وجودى، يعنى در داشتن انديشه و اراده،
كه اين دو، خود مولد اختيار هستند، اقتضا مىكند كه زن نيز در آزادى فكر و اراده و
در نتيجه در داشتن اختيار، شريك با مرد باشد، همانطور كه مرد در تصرف در جميع شؤون
حيات فردى و اجتماعى خود به جز آن مواردى كه ممنوع است، استقلال دارد، زن نيز بايد
استقلال داشته باشد، اسلام هم كه دين فطرى است اين استقلال و آزادى را به كاملترين
وجه به زن داده، هم چنان كه در بيانات سابق گذشت.
آرى، زن از
بركت اسلام مستقل به نفس و متكى بر خويش گشت، اراده و عمل او كه تا ظهور اسلام گره
خورده به اراده مرد بود، از اراده و عمل مرد جدا شد، و از تحت ولايت و قيمومت مرد
در آمد، و به مقامى رسيد كه دنياى قبل از اسلام با همه قدمت خود و در همه ادوارش،
چنين مقامى به زن نداده بود، مقامى به زن داد كه در هيچ گوشه از هيچ صفحه تاريخ
گذشته بشر چنين مقامى براى زن نخواهيد يافت، و اعلاميهاى در حقوق زن همانند
اعلاميه قرآن كه مىفرمايد: (فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما فَعَلْنَ
فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ) ... ،[1]
نخواهيد جست.
ليكن اين به
آن معنا نيست كه هر چه از مرد خواستهاند از او هم خواسته باشند، در عين اينكه در
زنان عواملى هست كه در مردان نيز هست، زنان از جهتى ديگر با مردان اختلاف دارند.