responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 215

ع آمده بود، از آن جناب پرسيد: از چه راهى انبياء و رسل را اثبات مى‌كنى؟ امام صادق ع فرمود: ما بعد از آنكه اثبات كرديم كه آفريدگارى صانع داريم، كه ما فوق ما، و ما فوق تمامى مخلوقات عالم است، و صانعى است حكيم چنين صانعى جايز نيست كه به چشم مخلوقاتش ديده شود، و او را لمس كنند، و با او و او با مخلوقات خود نشست و برخاست كند، خلق با او و او با خلق بگومگو داشته باشد. پس ثابت شد كه بايد سفرايى در خلق خود داشته باشد، تا آنان خلق را به سوى مصالح و منافعشان و آنچه مايه بقايشان است و تركش باعث فنايشان مى‌شود هدايت كنند، پس ثابت شد كه خدا در ميان خلق افرادى دارد كه خلق را از طرف او كه حكيم و عليم است به سوى نيكى‌ها امر مى‌كنند، و از بديها نهى مى‌نمايند. در اينجا ثابت مى‌شود كه خدا در خلق زبانهايى گويا دارد، كه همان انبيا و برگزيدگان از خلق اويند، حكمايى هستند مؤدب به حكمت او، و به همان حكمت مبعوث شده‌اند، و در عين اينكه از نظر خلقت ظاهرى مانند ساير افرادند از نظر حقيقت و حال غير آنهايند، بلكه از ناحيه خداى حكيم عليم مؤيد به حكمت و دلائل و براهين و شواهدند، شواهدى چون زنده كردن مردگان، و شفا دادن جذاميان، و نابينايان، پس هيچ وقت زمين از حجت خالى نمى‌ماند، همواره كسى هست كه بر صدق دعوى رسول و وجوب عدالت خدا دلالت كند.[1] مؤلف: اين روايت بطورى كه ملاحظه كرديد مشتمل است بر سه حجت و دليل، در باره سه مساله از مسائل نبوت.

اول استدلال بر نبوت عامه كه اگر در كلام آن جناب دقت كنى خواهى ديد كه درست همان را افاده مى‌كند كه ما از جمله:(كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً) استفاده كرديم، (و گفتيم فطرت بشر او را به تشكيل اجتماع مضطر كرد، و هم به ايجاد اختلاف كشيد، و چون فطرت اختلاف‌آور نمى‌تواند رافع اختلاف باشد، پس ناگزير بايد عاملى خارج از محيط و فطرت او عهده‌دار رفع اختلافش شود).

دوم استدلال بر اينكه پيغمبر بايد به وسيله معجزه تاييد شود، و دليلى كه امام ع در اين باره آورده درست همان مطلبى است كه ما در بحث از اعجاز در تفسير آيه:(وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‌ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ)[2] بيان كرديم.


[1] توحيد صدوق ص 249 و احتجاج طبرسى ص 77 و اصول كافى ج 1 ص 168

[2] سوره بقره آيه 23

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 215
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست