responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 143

تنها درمان دردشان جهنم است كه بد قرارگاهى است (206).

و بعضى ديگرند كه جان خود را در برابر خوشنودى‌هاى خدا مى‌فروشند و خدا نسبت به بندگان رؤوف است (207).

بيان آيات‌

[تقسيم مردم از نظر صفات و ذكر احوال و خصائص منافق‌]

اين آيات مشتمل بر تقسيمى ديگر است يعنى مردم را از حيث نتايج صفاتشان تقسيم مى‌كند، هم چنان كه آيات قبلى يعنى از آيه: (فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا) ... به بعد مردم را از حيث اصل صفاتشان تقسيم مى‌كرد، كه يا طالب دنيايند، و يا طالب آخرت، و آيات مورد بحث از حيث نتيجه دنياطلبى و عقبى‌طلبى كه در اولى نفاق و در دومى خلوص در ايمان است تقسيم مى‌كند، و تناسب اين آيات با مساله حج تمتع بر كسى پوشيده نيست.

(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا) ... كلمه اعجاب به معناى خرسند كردن است، و جمله:(فِي الْحَياةِ الدُّنْيا) متعلق است به جمله: (يعجبك) و معناى مجموع آيه چنين مى‌شود: (خرسندى و مسرت در دنيا از اين جهت كه دنياست و نوعى زندگى است منشاش ظاهربينى و حكم كردن بر طبق ظاهر است، و اما باطن و سريره در زير پرده و پشت حجاب نهان است، انسان تا زمانى كه بستگى و تعلق به حيات دنيا دارد، نمى‌تواند حقايق پشت پرده را ببيند و درك كند، مگر اينكه از طريق تفكر در آثار مختصرى از امر باطن را كشف كند و بهمين مناسبت است كه دنبالش فرموده: (وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‌ ما فِي قَلْبِهِ‌) ... ، و معناى مجموع كلام اين است كه بعضى از مردمند كه وقتى با تو سخن مى‌گويند، طورى وانمود مى‌كنند كه افرادى حق‌پرستند، جانب حق را رعايت مى‌كنند، و به صلاح خلق عنايت دارند، و پيشرفت دين و امت را مى‌خواهند، در حالى كه دشمن‌ترين مردم نسبت به حقند، و دشمنيشان با حق از هر دشمن ديگر شديدتر است.

و كلمه (الد) أفعل تفضيل از ماده (ل- د- د) است، لد، و لدود، هر دو به معناى شدت خصومت است.

و كلمه خصام جمع خصم است، مانند صعب كه جمعش صعاب و كعب كه جمعش كعاب است.

بعضى هم گفته‌اند: خصام مصدر است: و جمله ألد الخصام به معناى اشد خصومة مى‌باشد.

(وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‌ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها) ... كلمه تولى به معناى داراى ولايت و سلطنت شدن و تملك آن است، و مؤيد اين معنا

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 143
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست