نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 619
خلق نيكو از
آن فهميده مىشود.
راغب
مىگويد: كلمه خلق چه با فتحه خاء خوانده شود، و چه با
ضمه آن، در اصل به يك معنا بوده، مانند كلمه شرب و صرم كه
چه با فتحه اول خوانده شوند و چه با ضمه يك معنا را مىدهند، و ليكن در اثر
استعمال بيشتر فعلا چنين شده كه اگر به فتحه خاء استعمال شود معناى صورت ظاهر و
قيافه و هيئت را كه با بصر ديده مىشود مىرساند، و اگر به ضمه خاء استعمال شود
معناى قوا و سجاياى اخلاقى را كه با بصيرت احساس مىشود افاده مىكند، پس اينكه
قرآن كريم فرموده:(إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ)، معنايش
اين است كه تو- اى پيامبر- سجاياى اخلاقى عظيمى دارى[1].
و
اين آيه شريفه هر چند فى نفسها و به خودى خود حسن خلق رسول خدا 6 را مىستايد، و
آن را بزرگ مىشمارد، ليكن با در نظر گرفتن خصوص سياق، به خصوص اخلاق پسنديده
اجتماعيش نظر دارد، اخلاقى كه مربوط به معاشرت است، از قبيل استوارى بر حق، صبر در
مقابل آزار مردم و خطاكاريهاى اراذل و عفو و اغماض از آنان، سخاوت، مدارا، تواضع و
امثال اينها، و ما قبلا در آخر جلد ششم اين كتاب احاديثى را كه محاسن اخلاقى آن
جناب را مىشمارد نقل كرديم.
و
از آنچه گذشت روشن گرديد اينكه بعضى[2]
از مفسرين گفتهاند: مراد از كلمه خلق دين- اسلام- است. تفسير درستى
نيست، مگر اينكه منظور خود را طورى توجيه كنند كه به بيان ما برگشت كند.
(فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ) اين جمله
به خاطر اينكه حرف فاء در اولش آمده، نتيجهگيرى از خلاصه مطالب گذشته
است، مىفرمايد: حال كه معلوم شد تو ديوانه نبودى، بلكه داراى مقام نبوت و متخلق
به خلق عظيمى هستى، و از ناحيه پروردگارت اجرى عظيم خواهى داشت، اينك بدان كه به
زودى اثر دعوتت روشن خواهد گشت، و براى ديدگان ظاهرى و باطنى خلق معلوم خواهد شد
كه مفتون به جنون كيست، آيا تويى و يا تكذيبگران تو كه تهمت ديوانگى به تو
مىزنند؟
بعضى[3]
از مفسرين گفتهاند: كلمه مفتون مصدرى است كه وزن اسم مفعول دارد،
نظير كلمات معقول ، ميسور و معسور كه وقتى
مىگويند: فلان ليس له معقول