responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 503

نام جلاله را آورد؟ خواست تا به علت حكم اشاره كرده باشد، و فرموده باشد اگر گفتيم: معاد براى خدا آسان است، براى اين بود كه او اللَّه است، پس جمله مورد بحث يك حجت برهانى است، نه صرف ادعا.

مفسرين گفته‌اند: آيه مورد بحث سومين آيه‌اى است كه پيغمبر گراميش را براى وقوع معاد وادار به سوگند به پروردگار خود كرده، يكى ديگر از آن موارد آيه زير است كه مى‌فرمايد:

(وَ يَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَ رَبِّي)[1] و يكى ديگرش اين است كه مى‌فرمايد:(وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلى‌ وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ)[2]، و سومى آنها آيه مورد بحث ما است.

(فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ) اين جمله نتيجه‌گيرى از مضمون آيه قبلى است، به دليل اينكه حرف فاء در اولش آمده، مى‌فرمايد: وقتى مسلم شد كه شما به طور يقين مبعوث خواهيد شد، و شما را به ريز و درشت آنچه كرده‌ايد خبر خواهند داد، پس واجب است بر شما كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد و نيز به آن نورى كه بر رسولش نازل كرده كه همان قرآن باشد كه با نور ساطع خود شما را به سوى صراط مستقيم هدايت نموده و شرايع دين را بيان مى‌كند، ايمان بياوريد.

در جمله‌(وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا)، التفاتى از غيبت‌(فَآمِنُوا بِاللَّهِ) به تكلم با غير أنزلنا بكار رفته، و شايد نكته اين التفات تكميل حجت باشد، و بخواهد حجت قبلى را از راه شهادت كه بهتر عذر را قطع مى‌كند تكميل نمايد، چون خيلى فرق هست بين اينكه بگوييم و النور الذى انزل كه يك جمله خبرى است، و اينكه بفرمايد:(وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا) كه ديگر جمله خبرى نيست بلكه شهادتى است از خداى تعالى بر اينكه قرآن كتابى است آسمانى و نازل از ناحيه او، و معلوم است كه شهادت تاكيدش از صرف خبر بيشتر است.

ممكن است در اينجا بپرسى كه: چه فايده‌اى در اين شهادت است با اينكه مشركين منكر اين هستند كه قرآن كلام خداى تعالى است و از ناحيه او نازل شده و اگر كفار اين معنا را قبول داشتند همان حجت گذشته براى اثبات معاد كافى بود، و احتياجى به اين التفات نداشت؟


[1] از تو خبر مى‌پرسند كه آيا قيامت حق است؟ بگو آرى به پروردگارم سوگند. سوره يونس، آيه 53.

[2] آنها كه كافر شدند گفتند قيامت هرگز به سراغ ما نمى‌آيد بگو: چرا، به پروردگارم سوگند كه به طور قطع و بدون شك خواهد آمد. سوره سبأ، آيه 3.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 503
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست