نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 425
[دو بخش
دعوت و رسالت عيسى 7: تصديق پيامبر پيش از خود، و بشارت به آمدن
پيامبر بعد از خود]
(وَ إِذْ قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَنِي إِسْرائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ
إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً
بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ) در آغاز
كلام گفتيم كه اين آيه و آيه قبلىاش و سه آيه بعدش در مقام اين است كه رسالت و
نبوت رسول خدا 6 را كه نزد مردم با ايمان مسلم است، براى سايرين مسجل سازد و
بفهماند كه آن جناب را با هدايت و دين حق فرستاده تا بر همه اديان غلبهاش دهد، هر
چند كه كافران از اهل كتاب را خوش نيايد، و نيز دينى كه او آورده نورى ساطع از طرف
خداى تعالى است، و مشركين مىخواهند آن را با دهنهايشان خاموش كنند، در حالى كه
خدا نور خود را تمام مىكند، هر چند كه مشركين را خوش نيايد.
پس
بر مؤمنين است كه او را با اينكه مىدانند فرستاده خدا به سويشان است، آزار ندهند،
بلكه يارىاش كنند، و در راه پروردگارشان و براى احياى دين او و نشر كلمه توحيد
جهاد كنند.
از
اينجا معلوم مىشود كه جمله(وَ إِذْ قالَ عِيسَى ابْنُ
مَرْيَمَ يا بَنِي إِسْرائِيلَ ...) به منزله مقدمه و زمينهچينى
است براى مطلب بعدى كه مىفرمايد: رسول خدا 6 فرستادهاى است مبشر كه عيسى (ع)
به آمدنش بشارت داده، و او كسى است كه خداى تعالى او را به هدايت و دين حق گسيل
داشته، و دين او نورى است كه مردم با آن راه سعادت را مىيابند.
و
اين مطلبى كه قرآن كريم از عيسى (ع) حكايت كرده، كه فرمود اى بنى اسرائيل من
فرستاده خدا به سوى شمايم، و تورات را كه قبل از من نازل شده تصديق دارم، و من اين
بشارت را آوردهام، كه بعد از من رسولى مىآيد به نام احمد ، خلاصه دعوتى است
كه آن جناب داشته. نخست با جمله(إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ
إِلَيْكُمْ) اصل دعوت خود را اعلام داشته، اشاره مىكند به اينكه هيچ شانى و
پستى و امتيازى به جز اين ندارد، كه حامل رسالتى از طرف خدا به سوى ايشان است، و
آن گاه متن رسالت خود را شرح مىدهد تا رسالت خود را ابلاغ كرده باشد،
مىگويد: (مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً
بِرَسُولٍ ...) ، هم نبوت و كتاب قبل از خودم را تصديق مىكنم و هم از نبوت
بعد از خود خبر مىدهم.
پس
اينكه گفت(مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ)
اين معنا را بيان مىكند كه دعوتش مغاير با دين تورات، و مناقض با شريعت آن دين
نيست، بلكه آن را تصديق دارد، و احكامش را نسخ نمىكند، مگر اندكى را. و تازه نسخ،
معنايش مناقضت نيست، بلكه معنايش اين است كه از سرآمد عمر منسوخ خبر مىدهد، و
خلاصه مىگويد فلان حكم تورات
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 425