نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 288
بيان كرد، و
طايفه سوم را نام نبرد، دأب قرآن و رسم آن است، كه در بسيارى از مواردى كه متعرض
بيان حال مردم در قيامت مىشود طبقه سوم را نام نمىبرد و بيان نمىكند، كه اين
طبقه چه وضعى دارند.
چون
مىخواهد اين طايفه را در ميان خوف و رجاء نگه دارد، و خوف و رجاى آنان را تحريك
كند، تا به اين وسيله تشويق و تحريك شوند به اطاعت از خدا و رسول و به دست آوردن
سعادت خود، و اجتناب بورزند از تمرد، و در نتيجه از هلاكت.
و
به همين جهت دنبال آيه مورد بحث به مذمت زندگى دنيا پرداخته، دنيايى كه عدهاى را
وادار كرد از انفاق در راه خدا امتناع بورزند، و بعد از مذمت دنيا دعوتشان كرده به
اينكه به سوى مغفرت و جنت سبقت گيرند، و سپس اشاره كرده به اينكه آنچه مصيبت بر
سرشان مىآيد چه مصيبتهاى مالى و چه جانى همه در كتابى از سابق نوشته شده، و
قضايش رانده شده بود، پس جا دارد كه هيچگاه از فقر نترسند، و ترس از فقر ايشان را
از انفاق در راه خدا باز ندارد، و به بخل و امساك واندارد، و نيز از مرگ و كشته
شدن در راه خدا نهراسند، و ترس از آن، ايشان را به تخلف از جنگ و تقاعد ورزيدن از
پيكار واندارد.
[پنج
خصلت زندگى دنيا: لهو، لعب، زينت، تفاخر و تكاثر و سخنى از شيخ بهايى در اين
باره]
(اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ
بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ ...)
كلمه لعب به معناى بازى نظامدارى است (كه دو طرف بازى به نظام آن
آشنايى دارند، مانند الكدولك و نظاير آن) كه اطفال به منظور رسيدن به غرضى خيالى
آن را انجام مىدهند. و كلمه لهو به معناى هر عمل سرگرم كنندهاى است
كه انسان را از كارى مهم و حياتى و وظيفهاى واجب باز بدارد. و كلمه
زينت به اصطلاح علم صرف بناى نوع است، يعنى مىفهماند كه مثلا
فلانى به نوعى مخصوص خود را آراسته، و چه بسا منظور از آن وسيله آرايش باشد، و به
اين منظورش استعمال كنند و آرايش ، عبارت از آن است كه چيز مرغوبى را
ضميمه چيز ديگرى كنى تا مردم به خاطر جمالى كه از اين ضميمه حاصل شده مجذوب آن چيز
شوند، (مثلا آرايش زنان عبارت از اين است كه زن با طلا و جواهرات و يا رنگهاى سرخ
و سفيدى خود را جلوه دهد، و از ضميمه كردن آنها به خود جمالى كسب كند، به طورى كه
بيننده مجذوب جمال او شود). و تفاخر به معناى مباهات كردن به حسب و
نسب است. و تكاثر در اموال و اولاد به اين معنا است كه شخصى به ديگرى فخر
بفروشد كه من مال و فرزند بيشترى دارم.
و
زندگى دنيا عرضى است زائل، و سرابى است باطل كه از يكى از خصال پنجگانه
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 288