responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 164

بود به رفع، خواست تا بفهماند زمين پايين و آسمان بالا است، چون در عرب هر افتاده و پست را وضيع مى‌گويند، و اين خود لطافتى در تعبير است.

(فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ) مراد از فاكهة ميوه‌هاى غير خرما است، و كلمه اكمام جمع كم - به ضمه كاف و كسره آن و تشديد ميم- است كه منظور از آن غلاف خرما است، كه آن را طلع نيز مى‌گويند، و اما آستين پيراهن و هر جامه ديگر كه آن را نيز كم مى‌گويند تنها به ضمه كاف و تشديد ميم تلفظ مى‌شود، و به كسره كاف به اين معنا نمى‌آيد- اينطور گفته‌اند[1].

(وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ) كلمه حب- دانه عطف است بر كلمه فاكهة و تقدير كلام و فيها الحب و الريحان است، يعنى در زمين دانه و ريحان نيز هست، و منظور از دانه هر چيزى است كه قوت و غذا از آن درست شود، مانند گندم و جو و برنج و غيره، و كلمه عصف به معناى غلاف و پوسته دانه‌هاى مذكور است، كه در فارسى آن را سبوس گويند. البته بعضى‌[2] آن را به برگ مطلق زراعت و بعضى‌[3] ديگر به برگ خشك زراعت تفسير كرده‌اند، و كلمه ريحان به معناى همه گياهان معطر (چون نعناء و مرزه و ريحان فارسى و آويشن و پونه و امثال اينها) است.

[مخاطب در آيه:(فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ) جن و انس است‌]

(فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ) كلمه آلاء جمع الى (بر وزن شنى) است، كه به معناى نعمت است، و خطاب در آيه متوجه عموم جن و انس است، به دليل اينكه در آيات بعد كه مى‌فرمايد:(سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ) و(يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ ...)، و(يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ ...)، صريحا خطاب را متوجه جن و انس كرده.

پس نبايد به گفته بعضى‌[4] از مفسرين گوش داد كه گفته‌اند: خطاب در آيه متوجه مرد و زن از بنى آدم است. و يا بعضى‌[5] ديگر گفته‌اند: خطاب در ربكما در حقيقت دو خطاب به يك طايفه است، و دو بار انسان را خطاب كرده فرموده ربك ربك يعنى اى انسان به كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارت پروردگارت تكذيب مى‌كنى. مثل اينكه به دو پليس دستور دهند: اضربا عنقه- بزنيد گردنش را كه در حقيقت به منزله آن است كه گفته‌


[1] ( 1 و 2 و 3) روح المعانى، ج 27، ص 103.

[2] ( 1 و 2 و 3) روح المعانى، ج 27، ص 103.

[3] ( 1 و 2 و 3) روح المعانى، ج 27، ص 103.

[4] ( 4 و 5) روح المعانى، ج 27، ص 104.

[5] ( 4 و 5) روح المعانى، ج 27، ص 104.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 164
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست