نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 12
بيان
آيات
اين
آيات نشانه كسانى را كه اين عذاب بر سرشان مىآيد بيان مىكند، عذابى كه در آن و
در وقوعش هيچ شكى نمىتوان كرد، و حال آن اشخاص را در آن روز بيان مىكند، و غرض
اصلى اين سوره همين است- هم چنان كه قبلا هم خاطر نشان كرديم- اما اينكه در اين
ميان نامى هم از متقين مىبرد و شرح حالى از آنان بيان مىكند از باب تطفل[1]
است، و مىخواهد انذار و تهديد كفار را تاكيد كند.
(فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ) اين جمله
تفريع و نتيجهگيرى از آيات قبل است كه از وقوع حتمى عذاب قيامت سخن مىگفت،
مىفرمايد: وقتى مطلب از اين قرار بود، و هيچ مفرى از وقوع عذاب نبود، پس واى به
حال كسى كه اين عذاب بر سرش آيد كه مسلم آنها دروغگويانند يعنى واى به حال كسى كه
آيات خداى را تكذيب مىكند، كه قدر متيقن از جهنميان، همينها هستند. پس، اين جمله
به دلالت التزامى دلالت دارد بر اينكه معذبهاى روز قيامت مكذبين در دنيا هستند، و
به دلالت مطابقى دلالت دارد بر اينكه حال آن روزشان واويلاست. (به عبارت سادهتر
اينكه آيه شريفه صريحا نمىفرمايد مكذبين داخل آتش مىشوند، ليكن چيزى در باره
آنان مىگويد كه لازمهاش دخول در آتش است، و آن اين است كه واى به حال مكذبين).
ممكن
هم هست تقدير كلام را اينطور بگيريم كه وقتى مسلم شد كه اين عذاب واقع شدنى است، و
مسلم نخست شامل حال مكذبين مىشود، چون آنها هستند كه به خدا كفر مىورزند و روز
قيامت را تكذيب مىكنند، پس واى به حال ايشان از آن روز، در نتيجه جملهاى كه
دلالت مىكند بر عذاب مكذبين جمله عذاب ربك است، براى اينكه عذاب خدا
كسى را مىگيرد كه خدا او را دعوت كند، و او اجابت ننمايد و دعوتش را تكذيب كند.
(الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ) كلمه
خوض به معناى دخول در سخن باطل است. راغب مىگويد: خوض عبارت است از ورود در
آب و عبور كردن در آن، ولى به طور استعاره در ورود در امور و كارها نيز
[1] تطفل اين است كه مطلبى را كه خيلى مربوط به غرض از كلام نيست
به مناسبتى در كلام بياورند.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 12