نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 7
آنجايى كه
معانى آن الفاظ با عقايد مسلمه سازش ندارد، مىگوييم اين آيه متشابه است)، و باز
در آنجا گفتيم كه تاويل از قبيل معنا كردن لفظ نيست، بلكه تاويلها عبارتند از
حقايق واقعى كه مضامين بيانات قرآنى از آن حقايق سرچشمه گرفته- چه محكماتش و چه
متشابهاتش- و بنا بر اين نه حروف مقطعه قرآن از متشابهات مىتواند باشد و نه معانى
آنها از باب تاويل.
و
اما ده قول ديگر كه اصلا نمىتوان تفسيرش ناميد، بلكه تصويرهايى است كه از حد
احتمال تجاوز ننموده، و هيچ دليلى كه بر يكى از آنها دلالت كند در دست نيست.
بله
در بعضى از روايات كه به رسول خدا 6 و ائمه اهل بيت (ع) نسبت داده شده مؤيداتى
براى قول چهارم و هفتم و هشتم و دهم ديده مىشود كه- ان شاء اللَّه- در بحث روايتى
آينده نقل آن و بحث در پيرامونش خواهد آمد.
نكتهاى
كه در اينجا نبايد از آن غافل بود اين است كه اين حروف در چند سوره تكرار شده،
يعنى در بيست و نه سوره حروف مقطعه آمده كه بعضى با يك حرف افتتاح شده، مانند
سوره(ص) و(ق) و(ن). و بعضى ديگر با دو حرف چون(طه) و(طس)، و(يس) و(حم) و بعضى ديگر با سه حرف چون(الم) و(الر) و(طسم) و بعضى ديگر با چهار حرف چون(المص) و(المر) و بعضى با پنج حرف چون سوره(كهيعص) و حمعسق .
از
سوى ديگر اين حروف هم با يكديگر تفاوتى دارند، و آن اين است كه بعضى از آنها تنها
در يك جا آمده، مانند ن و بعضى ديگر در آغاز چند سوره آمده، مانند(الم)، و(الر) و(طس) و(حم).
با
در نظر گرفتن اين دو نكته اگر كمى در سورههايى كه حروف مقطعه سرآغاز آنها يكى
است- مانند(الم)،(المر)،(طس) و(حم)- دقت كنى، خواهى ديد كه آن سورهها از نظر مضمون نيز بهم شباهت
دارند و سياقشان يكى است، به طورى كه شباهت بين آنها در ساير سورهها ديده
نمىشود.
مؤكد
اين معنا شباهتى است كه در آيات اول بيشتر اين سورهها مشاهده مىشود، مثلا در
سورههاى حم آيه اول آن يا عبارت(تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ) است، يا عبارتى ديگر كه اين معنا را
مىرساند، و نظير آن آيههاى اول سورههايى است كه با(الر) افتتاح شده كه فرموده:
(تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ) و يا عبارتى در همين معنا و نيز
نظير اين در سورههايى كه با(طس)
شروع مىشود و يا سورههايى كه با(الم)
آغاز گشته، كه در بيشتر آنها نبودن ريب و
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 7