نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 559
و از آن
قريه چيزى باقى نگذاشتيم مگر نشانهاى، تا آنها كه از عذاب اليم مىترسند از آن
عبرت گيرند (37).
و
در موسى هم آيتى است آن وقت كه با برهانى محكم او را به سوى فرعون فرستاديم (38).
فرعون
كه همه اعتمادش به لشكرش بود گفت وى يا ساحر است يا جن زده (39).
پس
او و لشكريانش را گرفتيم و در دريا پرت كرديم در حالى كه خود را ملامت مىكرد
(40).
و
در عاد نيز آيتى است آن وقت كه بادى خشك و بى فايده به سويشان روانه كرديم (41).
هيچ
چيزى سر راه خود نيافت مگر آنكه چون جسمى پوسيده به صورت پودر درآورد (42).
و
در ثمود هم آيتى است آن زمان كه به ايشان گفته شد تنها چند روز ديگر مهلت
خوشگذرانى داريد (43).
در
آن چند روز هم به سوى پروردگار خود برنگشتند و هم چنان از امر پروردگارشان طغيان
ورزيدند پس صاعقه ايشان را گرفت در حالى كه خود تماشا مىكردند (44).
حتى
نتوانستند از آنجا كه نشسته بودند برخيزند و كسى را هم نيافتند كه به يارى خويش
بطلبند (45).
و
در قوم نوح هم كه قبل از همه نامبردگان بودند آيتى است و آنان مردمى فاسق بودند
(46).
در
آسمان هم آيتى است كه ما با قدرت خود بنايش كرديم و روز بروز وسعتش مىدهيم (47).
و
در زمين آيتى است كه آن را گسترده و قابل زيست كرديم (48).
و
از هر چيزى جفت خلق كرديم باشد كه شما متذكر شويد (49).
پس
به سوى خدا بگريزيد كه من شما را بيمرسانى روشنگرم (50).
و
با اللَّه هيچ اله ديگرى مگيريد كه من براى شما نذيرى آشكارم (51).
بيان
آيات
اين
آيات به تعدادى از نشانههاى دلالت كننده بر وحدانيت خداى تعالى در ربوبيت، و نيز
برگشت امر تدبير در آسمان و زمين و مردم و ارزاق آنان به خداى سبحان، اشاره مىكند
كه لازمه آن اين است كه چنين خدايى مىتواند از طريق رسالت، دينى را بفرستد، و نه
تنها مىتواند بلكه واجب است كه بفرستد. و لازمه اين وجوب آن است كه بر خلايق هم
لازم است كه دعوت نبوى را در آنچه كه دين او متضمن آن است از وعده بعث و جزا تصديق
كنند، و قبول كنند كه آنچه آن حضرات وعده مىدهند صدق است. و دين كه همان روز جزا
است
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 559