responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 529

و اينكه از جمله‌(وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ) نفى ظلم كثير استفاده مى‌شود، مستلزم آن نيست كه بگوييم ظلم كم مى‌كند، چون ظلمى كه تصور كنيم خداى تعالى بكند، هر قدر هم ناچيز باشد به خاطر زياد بودن افرادش باز ظلمى بسيار مى‌شود، و خطاب در آيه هم خطاب به يك نفر نيست، بلكه خطاب به تمامى انسانهاى مشرك در عصر نزول آيه و در آينده است، با قرينهايى كه با خود همراه دارند. و معلوم است كه اينگونه افراد بسيار زيادند و خداى سبحان اگر در جزا دادن به ايشان كمترين حد ظلم را به آنها بكند، باز هم ظلام و بسيار ستمگر خواهد بود[1].

. [وجوهى كه در باره سؤال و جواب در آيه:(يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ) و مفاد آن گفته شده است‌]

(يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ) خطابى است از خداى تعالى به جهنم، و پاسخى است كه جهنم به خدا مى‌دهد.

مفسرين در حقيقت اين گفتگو اختلاف كرده، بعضى‌[2] گفته‌اند: هم سؤال و هم جواب زبان حال است. ولى اين حرف، صحيح نيست، به دليل اينكه اگر زبان حال بود اختصاص به خداى تعالى نداشت، و هر كس جهنم را بدان حال مى‌ديد و آن سؤال را مى‌كرد، آن جواب را مى‌فهميد، پس بطور مسلم در اختصاص يافتن خداى تعالى به اين سؤال نكته‌اى هست كه توجيه مذكور نمى‌تواند آن را بيان كند.

بعضى‌[3] ديگر گفته‌اند: خطاب در حقيقت به خازنان جهنم است، جواب هم جواب ايشان است، هر چند كه به ظاهر آن را به جهنم نسبت داده. ولى اين خلاف ظاهر است، و حمل بر خلاف ظاهر وقتى صحيح است كه قرينه و دليلى در كلام باشد، و انسان مجبور شود مرتكب آن گردد.

بعضى‌[4] هم گفته‌اند: خطاب و پاسخش به همان معناى ظاهرى است، و دليلى هم نداريم كه اين خطاب و جواب را جائز نداند، چطور ممكن است جائز نباشد با اينكه خداى سبحان در كلام مجيدش از سخن گفتن دستها و پاها و پوست بدنها خبر داده. و اين وجه وجه‌


[1] ولى به نظر احتمالى مترجم، معنايى ديگر از اين كلمه كه صيغه مبالغه است منظور بوده، و آن اين است كه مى‌خواهد شدت عذاب قيامت را بفهماند، و بفرمايد عذاب دوزخ عذابى است كه اگر شخصى خالى الذهن ببيند كه خدايى بنده خود را با چنان عذابى شكنجه مى‌كند، بدون درنگ حكم مى‌كند به اينكه خدايى است بسيار ظالم و بيرحم، و او نمى‌داند كه اين شكنجه بيرحمانه اصلا از ناحيه خدا نيست بلكه از ناحيه خود بنده است، خودش درست كرده، چون عين عمل دنيايى او است كه در اينجا به اين شكل در آمده

[2] ( 2 و 3 و 4) روح المعانى، ج 26، ص 187.

[3] ( 2 و 3 و 4) روح المعانى، ج 26، ص 187.

[4] ( 2 و 3 و 4) روح المعانى، ج 26، ص 187.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 529
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست