نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 4
بيان آيات
[مدار سخن در سوره مباركه شورى و وجوه مختلفى كه در باره حروف مقطعه قرآن گفته شده
است]
اين
سوره پيرامون مساله وحى سخن مىگويد كه خود نوعى تكلم از ناحيه خداى سبحان با
انبياء و رسل او است. هم چنان كه مىبينيم در آغاز مىفرمايد(كَذلِكَ
يُوحِي إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ ...) و
در آخر هم مىفرمايد(وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ
اللَّهُ إِلَّا وَحْياً)- تا آخر سوره. و نيز در بين سوره هم
چند نوبت سخن از وحى مىآورد، يك جا مىفرمايد:(وَ
كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيًّا ...) جايى ديگر
مىفرمايد:(شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً
...) و نيز مىفرمايد:(اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ
الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ ...) و همچنين
چند نوبت در سوره سخن از رزق به ميان آورده چون وحى خود رزقى است براى انبياء.
بنا
بر اين مساله وحى موضوعى است كه در اين سوره محور كلام قرار گرفته. و اما مطالب
ديگر از قبيل آيات توحيد و صفات مؤمنين و كفار، و سرانجامى كه هر يك از اين دو
فريق دارند، و بازگشتشان به خداى سبحان در روز قيامت، از باب الكلام يجر
الكلام حرف، حرف مىآورد مىباشد، و منظور اولى سوره نيست.
اين
سوره در مكه نازل شده- مگر چند آيه آن كه استثناء شده است، و آن آيه(وَ الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ) تا آخر سه
آيه، و يكى هم آيه(قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ
أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى) تا آخر
چهار آيه است كه در بارهاش- ان شاء اللَّه- سخن خواهيم گفت.
(حم عسق) اين پنج حرف از حروف مقطعه است كه در اوائل چند سوره از سورههاى
قرآنى آمده، و اين از مختصات قرآن كريم است و در هيچ كتاب آسمانى ديگر ديده
نمىشود.
مفسرين-
قدماء و متاخرين- در تفسير آنها اختلاف كردهاند، و صاحب مجمع البيان، مرحوم طبرسى
در تفسير خود يازده قول از آنها در معناى آن نقل كرده.
1-
اين حروف از متشابهات قرآن است كه خداى سبحان علم به آن را به خود اختصاص داده، و
در ذيل آيه هفتم از سوره آل عمران فرموده: تاويل متشابهات را جز خدا كسى
نمىداند .
2-
هر يك از اين حروف مقطعه نام سورهاى است كه در آغازش قرار دارد.
3-
اين حروف اسمايى هستند براى مجموع قرآن.
4-
مراد از اين حروف اين است كه بر اسماء خداى تعالى دلالت كنند. پس معناى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 4