نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 211
آمدن
رسول تبليغ رسالت است، نه اينكه از جايى بيايد. و از جمله پيامهاى الهى و
رسالتهاى موسى به فرعون و قوم او يكى اين بوده كه بنى اسرائيل را به دست موسى
بسپارند.
و
از آزار و شكنجه آنان دست بردارند. و مراد از كلمه عباد اللَّه همان
بنى اسرائيل است، و اگر از آنان اين طور تعبير كرده براى اين بوده كه هم نسبت به
آنان اظهار ترحمى كرده باشد، و هم به فرعونيان فهمانده باشد كه استكبارى كه نسبت
به بنى اسرائيل مىكنيد، و تعدى و تجاوزى كه به حقوق آنان روا مىداريد خود
استكبار بر خدا است، براى اينكه بنى اسرائيل بندگان خدايند.
و
در جمله(إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ) كه موسى
خود را به امانت توصيف مىكند، اين احتمال دفع شده كه: مبادا در رسالتش خيانت كند
و مامور نجات بنى اسرائيل از سيطره فرعونيان و بيرون كردن آنان از سرزمين فرعونيان
نباشد، و از پيش خود اين ادعاها را كند.
هم
چنان كه بنا به حكايت قرآن، فرعون اين احتمال را در ذهن قومش تقويت مىكرد و به
بزرگان قوم خود مىگفت:(إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ يُرِيدُ
أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِ)[1].
بعضى
از مفسرين[2] گفتهاند:
كلمه عباد اللَّه ندايى است به فرعون و قومش، و تقديرش ان أدوا
الى ما آمركم به يا عباد اللَّه مىباشد، يعنى اى بندگان خدا آنچه دستورتان
مىدهم عمل كنيد. ليكن اين تفسير خيلى مناسب نيست. چون كلمات زيادى تقدير گرفته
شده كه خلاف ظاهر است.
(وَ أَنْ لا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ)
يعنى با تكذيب رسالت من و اعراض از آنچه خدا دستورتان مىدهد بر خدا تجبر و تكبر
مكنيد، چون تكذيب يك رسول در رسالتش استعلاء و تجبر بر كسى است كه آن رسول را
فرستاده. و دليل بر اينكه مراد اين است، تعليل نهى مذكور است با جمله(إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ) چون معناى اين جمله اين است
كه آيات و يا معجزاتى كه من آوردهام دلالتش بر نبوت و رسالت من بارز و روشن است.
بعضى
از مفسرين[3] گفتهاند:
در اين جمله فصاحت و شيرينى تعبير به كار رفته، چون از يك سو بين اداء رسالت و
امانت جمع كرده، و از سوى ديگر بين علو و سلطان.
[1] اين ساحر زبردستى است كه مىخواهد با سحر خود شما را از
سرزمينتان بيرون كند. سوره شعراء، آيه 34 و 35.