responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 184

اعمالتان به شما داده شده. بعضى‌[1] ديگر گفته‌اند: معنايش اين است كه آن را از كفار به ارث برده‌ايد، چون اگر كفار هم ايمان آورده و عمل صالح مى‌كردند، داخل آن مى‌شدند. و ما در تفسير آيه شريفه‌(أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ)[2] در باره اين دو احتمال بحث كرده‌ايم.

(لَكُمْ فِيها فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْها تَأْكُلُونَ) در اين آيه شريفه ميوه را به طعام و شرابى كه در آيه قبل به آن اشاره فرموده بود اضافه فرمود تا همه نعمت‌ها را شمرده باشد. و كلمه من در(مِنْها تَأْكُلُونَ) براى تبعيض است، و اين كلمه خالى از اين اشاره نيست كه نعمتهاى بهشتى تمام شدنى نيست، هر قدر هم بخوريد قسمتى از آن را خورده‌ايد.

(إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ) منظور از مجرمين كسانى است كه در همان روز هم متصف به جرم هستند، در نتيجه كلمه مذكور هم گنهكاران را شامل مى‌شود و هم كفار را. مؤيد اين معنا آن است كه اين كلمه در مقابل كلمه متقين قرار گرفته كه از كلمه مؤمنين خصوصى‌تر است و تنها شامل مؤمنين با تقوى مى‌شود.

و كلمه يفتر مضارع مجهول از مصدر تفتير است كه به معناى تخفيف و كم كردن است. و كلمه مبلسون جمع اسم فاعل از مصدر ابلاس به معناى نوميد كردن است. مى‌فرمايد مجرمين كه در عذاب جهنم قرار دارند از رحمت خدا و يا از بيرون شدن از دوزخ نوميدند.

(وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ كانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ) ما به ايشان ستم نكرده‌ايم و ليكن خودشان ستمكاران بودند. براى اينكه خداى تعالى تنها جزاى اعمالشان را به ايشان داده پس اين خودشان بودند كه به خود ستم كردند، و نفس خويش را با اعمال زشت به شقاوت و هلاكت افكندند.

(وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ) منظور از كلمه مالك همان دربان دوزخ است كه در اخبار و روايات عامه و خاصه نيز به اين نام ناميده شده.

مجرمين، مالك دوزخ را خطاب مى‌كنند و آنچه را كه بايد از خدا بخواهند از او


[1] مجمع البيان، ج 9، ص 56.

[2] سوره مؤمنون، آيه 10.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 184
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست