نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 155
(فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ أَوْ نُرِيَنَّكَ
الَّذِي وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ) مراد از بردن پيامبر بردنش از دنيا
است قبل از انتقام گرفتن از كفار. بعضى از مفسرين[1]
گفتهاند: مراد از بردن آن جناب، بيرون كردنش از بين مشركين است. و معناى جمله(فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ) اين است كه ما ناچار از ايشان انتقام خواهيم
گرفت. و مراد از اينكه فرمود: آنچه به ايشان وعده داديم به تو نشان
مىدهيم همان انتقام گرفتن از ايشان است، قبل از آنكه رسول خدا 6 از دنيا
برود، و يا در حالى كه در بين ايشان باشد. و معناى جمله(فَإِنَّا عَلَيْهِمْ
مُقْتَدِرُونَ) اين است كه
اقتدار ما بر آنان تفوق دارد (و اين تفوق را از كلمه على مىفهميم).
و
جمله (فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ) در
اصل ان نذهب بك بوده، كلمه ما بر كلمه ان
اضافه گشته و اما شده، و نون تاكيد هم بر نذهب اضافه
شده، نذهبن گشته. و حاصل معناى آيه اين است كه: ما از ايشان انتقام
خواهيم گرفت، حال يا بعد از درگذشت تو، و يا قبل از آن.
(فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ) از
ظاهر كلام برمىآيد كه حرف فاء در آغاز جمله براى اين است كه اين جمله
نتيجه همه حرفهاى گذشته (نازل كردن ذكر از طريق وحى، و اينكه نبوت يكى از سنتهاى
الهى است، و اينكه كتاب نازل بر آن جناب حق است، و اينكه آن جناب رسولى مبين است
كه دعوتش را جز مردم با تقوى اجابت نمىكنند، و جز دارندگان قرين از شياطين از آن
اعراض نمىنمايند، و اينكه پيامبر بايد براى هميشه از ايمان آوردن آنان مايوس
باشد، و اينكه خدا از ايشان انتقام خواهد گرفت) مىباشد.
و
به همين جهت بعد از همه آن مطالب تاكيد مىفرمايد بر اينكه رسول خدا 6 به كتابى
كه بر او وحى شده تمسك جويد، چون او بر صراط مستقيم است.
(وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ)
ظاهرا مراد از ذكر ذكر خدا باشد. و كلمه ذكر در اين سوره به اين معنا
مكرر آمده.
و
حرف لام در جمله(لَكَ وَ لِقَوْمِكَ)
اختصاص را مىرساند، به اين معنا كه تكاليفى كه در كتاب است متوجه آن جناب و قوم
او است. مؤيد اين معنا تا اندازهاى جمله