نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 13
نگيرند،
اينك در آيه مورد بحث به حال كسانى اشاره مىكند كه به غير از خدا اوليايى براى
خود درست كردند، و آنها را در ربوبيت و الوهيت شركاى خدا پنداشتند، آن گاه
مىفرمايد:
خدا
از آنچه اين طايفه مىكنند غافل نيست، و اعمالشان عليه خود آنان محفوظ مىماند، تا
به زودى بر آن اعمال مؤاخذه شوند، و در اين بين رسول خدا 6 هيچ مسئوليتى ندارد،
چون به جز ابلاغ رسالت وظيفهاى ندارد، نه وكيل مردم است نه از اعمال آنان
بازخواست مىشود.
پس
اينكه فرمود(اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ) معنايش اين
است كه شرك آنان را عليه آنان حفظ مىكند، و همچنين گناهان و اعمال فاسدى مترتب بر
شرك ايشان است.
(وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ)- يعنى اعمال مردم به تو
واگذار نشده تا تو آن را برايشان اصلاح كنى، و به اين منظور به سوى دين حق
هدايتشان كنى. اين آيه شريفه لحنش لحن تسليت دادن به رسول خدا 6 است.
بحث
روايتى [ (نقل و نقد رواياتى در باره حروف مقطعه قرآن)]
در
الدر المنثور است كه ابن اسحاق و بخارى در تاريخ خود، و ابن جرير به سندى ضعيف از
ابن عباس، از جابر بن عبد اللَّه ابن رباب روايت كردهاند كه گفت: روزى ابو ياسر
بن اخطب با جمعى از مردان يهود به رسول خدا 6 عبور مىكردند، در حالى كه آن جناب
اول سوره بقره را مىخواند كه مىفرمايد:(الم ذلِكَ
الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ). از بين آن جمع برادر ابو ياسر، حى
بن اخطب به آن جمع ملحق شد، و گفت: هيچ مىدانيد؟ به خدا سوگند من از محمد شنيدم
كه از جمله آنچه به وى وحى شده اين را مىخواند:(الم ذلِكَ الْكِتابُ) پرسيدند راستى تو خودت شنيدى؟ گفت:
آرى.
پس
يهوديان نزد رسول خدا 6 شدند و گفتند: اى محمد يادت نيست كه در ضمن آنچه به تو
وحى شده مىخواندى:(الم ذلِكَ الْكِتابُ)؟
فرمود: بلى درست است. گفتند: آيا جبرئيل اين را از ناحيه خدا برايت آورده؟ فرمود:
آرى. گفتند: با اينكه خداوند قبل از تو هم انبيايى فرستاده، و ما سراغ نداريم كه
هيچ پيغمبرى مدت سرورى و مقدار عمر امتش را دانسته باشد غير از تو كه در اين كلام
خود از آن خبر مىدهى؟ در همين بين حى بن أخطب به عدهاى كه همراهش بودند
گفت: الف يك، و لام سى، و ميم چهل، جمعا
مىشود هفتاد و يك، و آيا شما مىخواهيد به دين پيغمبرى درآييد كه
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 13