نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 612
داشت، و
شرحش تا اندازهاى در تفسير سوره كهف گذشت.
(فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِما عَمِلُوا وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنْ
عَذابٍ غَلِيظٍ)- اين آيه شريفه تهديد و وعيدى است به كفار.
(وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى بِجانِبِهِ وَ إِذا
مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعاءٍ عَرِيضٍ) كلمه
نا از ماده ناى است كه به معناى دور شدن است. و مراد از
كلمه جانب پهلو است، و ممكن است مراد از آن جهت و مكان باشد، پس اينكه
فرمود:(وَ نَأى بِجانِبِهِ) كنايه است
از دور شدن و خود را كنار كشيدن، و اين هم كنايه است از تكبر و نخوت، و مراد
از دعاى عريض دعاى وسيع و طولانى است، و اين خود كنايه است از استمرار
و اصرار دعا كننده در دعاى خود. و آيه شريفه در مقام مذمت انسان و توبيخ وى است به
اينكه وقتى خداى تعالى به او نعمتى مىدهد او از خدا روى مىگرداند، و تكبر
مىكند. و چون نعمتى را از او سلب مىكند، باز به ياد خدا مىافتد و به سويش روى
مىآورد، و بطور دايم دست به دعا برمىدارد، و در دعايش اصرار مىورزد.
(قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ
أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقاقٍ بَعِيدٍ) كلمه
أ رأيتم (بر خلاف معنايى كه از ماده و هيئتش به نظر مىرسد) به معناى
خبر دهيد مرا مىباشد. و كلمه شقاق و نيز كلمه
مشاقه به معناى خلاف و مخالفت است. و كلمه شقاق بعيد به معناى
اختلاف شديد است كه قابل اتفاق نيست و جمله(مِمَّنْ هُوَ فِي شِقاقٍ بَعِيدٍ) كنايه است از مشركين. و اگر
نفرمود منكم- از شما با اينكه خطاب به مشركين بود، بلكه به جاى آن
موصولى (من) وصلهاى(هُوَ فِي شِقاقٍ بَعِيدٍ) را
آورد، براى اين است كه صله و موصول معناى صفت را مىدهد، و خواست تا به اين وسيله
بر علت حكم- يعنى اينكه از شما گمراهتر كسى نيست- دلالت كرده باشد، و بفهماند بدين
جهت كسى گمراهتر از شما نيست كه شما در شقاقى بعيد هستيد، بعيد از حق، آن حقى كه
ديگر ما فوق ندارد.
[اعراض
از قرآن حتى با احتمال اينكه از ناحيه خدا باشد، بر خلاف حكم عقل است]
در
نتيجه مفاد آيه اين است كه: قرآن شما را به سوى خدا مىخواند، و به بانك بلند
اعلام مىدارد كه از ناحيه خداست، پس حد اقل، احتمال اين را بدهيد كه در ادعاى خود
راست مىگويد، چون همين كه اين احتمال عقلايى را بدهيد، كافى است كه به حكم عقل
نظر كردن در امر آن برايتان واجب شود، زيرا عقل دفع ضرر احتمالى را هم واجب
مىداند، و چه ضررى خطرناكتر از هلاكتى ابدى كه اين قرآن شما را از آن هشدار
مىدهد؟ پس به حكم عقل ديگر معنا ندارد كه به كلى از آن اعراض كنيد.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 612