responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 572

(وَ هُمْ لا يُنْصَرُونَ)- يعنى هيچ نجات دهنده‌اى نيست كه نجاتشان دهد، و هيچ شفيعى نيست تا شفاعتشان كند. و بقيه الفاظ جمله روشن است.

(وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‌ عَلَى الْهُدى‌ ...) مراد از هدايت ثمود، نشاندادن راه سعادت و دلالتشان بر حق است، به اينكه اعتقاد حق و عمل به آن اعتقاد را برايشان بيان كرد. و مراد از اينكه فرمود: كورى را بر هدايت استحباب كردند اين است كه آن را بر اين مقدم داشتند و از بين اين دو، كورى را اختيار كردند. و بعيد نيست كه كلمه استحباب متضمن اين معانى باشد و به همين جهت به وسيله كلمه على مفعول دوم را گرفته و گرنه اگر متضمن نبود، كلمه استحباب معناى اختيار و ايثار را افاده نمى‌كرد.

و مراد از عمى ، گمراهى است، كه به استعاره آن را كورى ناميده. و در اينكه در مقابل كورى هدايت را قرار داده، اشاره‌اى است كه هدايت خود براى انسان بينايى است، هم چنان كه ضلالت كورى است. و كلمه هون مصدر و به معناى ذلت است، و اگر عذاب را با اين كلمه وصف كرد، با اينكه بايد مى‌فرمود: عذاب المهين- عذاب خوار كننده ، براى اين است كه مبالغه در خوارى را افاده كند. ممكن هم هست كلمه ذى در تقدير گرفته، بگوييم تقدير آيه فاخذتهم صاعقة العذاب ذى الهون- پس صاعقه عذاب داراى مذلت ايشان را بگرفت مى‌باشد.

و معناى آيه اين است كه: اما قوم ثمود، پس ما ايشان را بر طريق حق دلالت كرديم و هدايت را با جدا كردنش از ضلالت به ايشان شناسانديم، پس ايشان ضلالت را كه در حقيقت كورى است بر هدايت كه خود بينايى براى انسانهاست، ترجيح دادند، پس صيحه عذاب داراى مذلت ايشان را گرفت، و يا عذاب ايشان را گرفت- البته در صورتى كه صاعقه به معناى عذاب و اضافه آن بر كلمه عذاب بيانيه باشد- و اين عذاب به خاطر اعمال و كفرى است كه مرتكب شدند.

(وَ نَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ) ضميمه نمودن تقوى به ايمان و تعبير از تقوى به عبارت‌(وَ كانُوا يَتَّقُونَ) كه به خاطر كلمه كانوا استمرار را مى‌رساند، براى آن است كه بفهماند اين دسته بين عمل صالح و ايمان جمع مى‌كردند، هم آن را داشتند و هم اين را، و اين جمع كردن سبب نجاتشان از

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 572
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست