responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 405

خدا را از او بگرداند، براى اين است كه گرفتارى و رحمت از خداست.

و اگر گرفتارى و رحمت خصوص رسول خدا 6 را مورد كلام قرار داده و فرموده: بگو اگر خدا گرفتارى و يا رحمت مرا بخواهد با اينكه گرفتارى و رحمت تمامى مردم از خداست، و حجت هم حجتى است براى آن جناب و همه مردم بدين جهت است كه طرف خصومت مشركين، در اصل آن جناب است و مشركين آن جناب را به نفرين خدايان خود تهديد مى‌كردند.

و اگر در جمله هل هن ضمير جمع مؤنث را به خدايان مشركين ارجاع داده از باب غلبه دادن جانب خدايان بى‌شعور يعنى بت‌ها است، و همين خود مؤيد بيان ما است كه در ذيل جمله‌(أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ) گفتيم: بدين جهت فرمود: ما تدعون و نفرمود من تدعون كه حجت را عموميت دهد تا هم شامل ارباب اصنام گردد و هم شامل خود اصنام.

(قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ)- در اين جمله رسول خدا 6 را امر به توكل بر خداى تعالى مى‌كند، هم چنان كه جمله بعدش هم كه مى‌فرمايد(عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ) مؤيد آن است و اين جمله در جاى نتيجه حجت قرار گرفته، گويا فرموده: به ايشان بگو: من خدا را وكيل خود گرفتم، براى اينكه امر تدبير من به دست اوست، هم چنان كه امر تدبير خلقتم به دست وى است. پس جمله مورد بحث در معناى اين است كه گفته باشيم: پس حجت دلالت كرد بر ربوبيت خدا، و منهم اين معنا را عملا تصديق مى‌كنم، يعنى تنها او را در امور خود وكيل مى‌گيرم.

(عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ)- مى‌توانست بفرمايد: و المتوكلون يتوكلون عليه و اگر ظرف (عليه) را بر متعلق آن مقدم داشت، براى اين بود كه دلالت كند بر انحصار و بفهماند متوكلين تنها بر او توكل مى‌كنند، نه بر غير او، و اگر فعل توكل را به وصفى از همان ماده متوكلين نسبت داده، براى اين است كه دلالت كند بر اينكه مراد از متوكلين، متوكلين به حقيقت معناى كلمه است، در نتيجه، در جمله، مورد بحث ثنايى هم از خداى تعالى شده به اينكه او اهليت آن را دارد كه بر او توكل كنند و اهل بصيرت هم در توكل تنها بر او توكل مى‌نمايند. پس من اگر گفتم:(حَسْبِيَ اللَّهُ) نبايد ملامت شوم، چون بر كسى توكل كرده‌ام كه تنها او اهليت آن را دارد.

( قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى‌ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ‌) ...(عَذابٌ مُقِيمٌ ) كلمه مكانت به معناى مقام و منزلت و قدر است، و اين كلمه در معقولات به كار

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 405
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست