responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 386

نمى‌دانند (29).

تو خواهى مرد و ايشان هم خواهند مرد (30).

و سپس همه شما در روز قيامت نزد پروردگارتان مخاصمه خواهيد كرد (31).

پس كيست ستمكارتر از كسى كه بر خدا دروغ ببندد و سخن راستى را كه آمده تكذيب كند؟ آيا پنداشته كه در دوزخ جايى براى كفار نيست (32).

و كسانى كه سخن راست دارند و سخن راست را تصديق هم مى‌كنند تنها ايشانند پرهيزكاران (33).

كه نزد پروردگارشان هر چه بخواهند دارند و اين است جزاى نيكوكاران (34).

تا خدا بدترين گناهانشان را بريزد و اجرشان را بر طبق بهترين عملشان بدهد (35).

آيا خدا كافى براى امور بنده خود نيست؟ و شما را از معبودهاى ديگر مى‌ترساند و كسى كه خدا گمراهش كرده باشد ديگر راهنمايى برايش نخواهد بود (36).

و كسى كه خدا هدايتش كرده باشد او هم ديگر گمراه كننده‌اى برايش نخواهد بود آيا خدا عزيز و منتقم نيست؟ (37).

بيان آيات‌

در اين آيات به همان احتجاجى كه در آغاز سوره بر ربوبيت خداى تعالى مى‌شد، برگشت شده، و نيز پيرامون هدايت راه يافتگان، و ضلالت گمراهان و مقايسه بين اين دو گروه و سرانجام كار هر يك از آن دو، سخن مى‌رود، و نيز بيان مى‌شود كه هدايت قرآن به چه معنا است.

(أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ ...) در مجمع البيان مى‌گويد: كلمه ينابيع جمع ينبوع است، و آن جايى است كه آب از آن مى‌جوشد، مثلا مى‌گويند: نبع الماء من موضع كذا- آب از فلان محل مى‌جوشد و فوران مى‌كند و كلمه زرع عبارت است از آنچه از زمين مى‌رويد و مانند درخت ساقه ندارد. و كلمه شجر عبارت است از آنچه كه ساقه و شاخه دارد. و كلمه نبات هر دو قسم روييدنى را شامل مى‌شود. و كلمه بهيج از مصدر هيج است كه به معناى نهايت مرتبه خشك شدن نبات است، و كلمه حطام به معناى كاه و خس متفرق است‌[1].


[1] مجمع البيان، ج 8، ص 494.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 386
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست