responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 166

استفهام تعجبى است، و معنايش اين است كه: از عجائب اين است كه انسان مى‌داند كه ما او را از نطفه‌اى حقير و پشيز آفريديم، با اين حال ناگهان دشمنى سرسخت براى خود ما مى‌شود.

[استبعاد معاد توسط مشركين و جواب خداى تعالى به اين استبعاد]

(وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ) كلمه رميم به معناى استخوان پوسيده است. و جمله‌(وَ نَسِيَ خَلْقَهُ) حال از فاعل ضرب مى‌باشد. و جمله‌(قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ) بيان آن مثلى است كه انسان مذكور (در باره مساله معاد) زده، و به همين جهت بدون واو عاطفه آمده، چون كلام در معناى اين است كه كسى بپرسد: انسانها در انكار معاد چه مثلى زده‌اند؟ پس در جواب بفرمايد:

(قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ) و معناى آيه اين است كه: انسان براى ما مثلى زده و خلقت خود را فراموش كرده، كه در بار اول از نطفه خلق شده، و اگر به ياد خلقت خود مى‌بود، هرگز آن مثل را نمى‌زد، و آن مثل اين است كه: چه كسى اين استخوانها را در حالى كه پوسيده شده زنده مى‌كند؟ آرى، اگر خلقت بار اول خود را در نظر مى‌داشت، خودش جواب اين اشكال خود را مى‌داد و كلام خود را رد مى‌كرد، هم چنان كه خداى تعالى اين جواب را به رسول گرامى خود تلقين كرد، و آن اين است كه:(قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي ...).

(قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ) اين همان جوابى است كه: خداى تعالى به رسول گرامى خود تلقين كرده. كلمه انشاء به معناى ايجاد ابتدايى است. و اگر فرموده: اول مرة با اينكه كلمه انشاء آن را افاده مى‌كرد، به منظور تاكيد بوده. و جمله‌(وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ) اشاره است به اينكه خداى تعالى نه چيزى را فراموش مى‌كند و نه نسبت به چيزى جاهل است، و وقتى او آفريننده اين استخوانها در آغاز و در نوبت اول بود و در مدتى هم كه اين استخوان حيات داشت نسبت به هيچ حالى از احوال آن، جاهل نبود، و بعد از مردنش هم جاهل به آن نبود، ديگر چه اشكالى دارد كه دوباره آن را زنده كند؟ با اينكه قدرت خدا نسبت به احياى اين عظام ثابت است، و جهل و نسيانى هم در ساحت او راه ندارد.

(الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ) اين آيه شريفه بيان است براى جمله‌(الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ). و كلمه توقدون مضارع ايقاد است كه به معناى شعله‌ور ساختن آتش است. و اين آيه شريفه در اين صدد است كه استبعاد از زنده كردن استخوان مرده را برطرف كند. استبعاد از اينكه چگونه ممكن‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 166
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست