نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 125
مىشوند.
چند آيت از آيات خلق و تدبير الهى را به رخشان مىكشد، آياتى كه بر ربوبيت و
الوهيت خداى تعالى دلالت دارد، و به روشنى دلالت مىكند بر اينكه خدا، يگانه است و
هيچ كس در ربوبيت و الوهيت با او شريك نيست، آن گاه مجددا ايشان را در اينكه به
آيات و ادله وحدانيت خدا و به معاد نظر نمىكنند و از آن روى گردانند، و حق را
استهزاء نموده و به فقرا و مساكين انفاق نمىكنند توبيخ مىنمايد.
[توضيح
مفردات و مفاد آيات شريفهاى كه آيات مربوط به تدبير امر رزق مردم را بيان
مىكنند]
(وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ
يَأْكُلُونَ) خداى سبحان در اين آيه و دو آيه بعدش يكى از آيات و ادله ربوبيت خدا
را، يادآور مىشود، و آن آيت عبارت است از تدبير امر ارزاق مردم، و تغذيه آنان به
وسيله حبوبات و ميوهها، از قبيل خرما و انگور و غيره.
پس
جمله(وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها) هر
چند ظاهر در اين است كه آيت همان زمين است، ليكن اين قسمت از آيه زمينه و مقدمه
است براى جمله(وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا ...) و
مىخواهد اشاره كند به اينكه: اين غذاهاى نباتى (كه شما در اختيار داريد) از آثار
زنده كردن زمين مرده است، كه خدا حيات در آن مىدمد و آن را كه زمينى مرده بود
مبدل به حبوبات و ميوهها مىكند تا شما از آن بخوريد.
بنا
بر اين به يك نظر آيت خود زمين نيست، بلكه زمين مرده است، از اين جهت كه مبدأ ظهور
اين خواص است، و تدبير ارزاق مردم به وسيله آن تمام مىشود.
(وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا)- يعنى ما از زمين گياهانى رويانديم
و از آن گياهان حبوباتى مانند گندم، جو، برنج، و ساير دانههاى خوراكى در
اختيارشان قرار داديم.
و
جمله(فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ) تفريع و
نتيجهگيرى از بيرون آوردن حبوبات از زمين است، چون با خوردن حبوبات تدبير تمام
مىشود، و ضمير در كلمه منه به كلمه حب- دانه بر مىگردد.
(وَ جَعَلْنا فِيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِيها مِنَ
الْعُيُونِ) راغب مىگويد: كلمه جنت به معناى هر بستانى است كه
داراى درخت باشد، و با درختانش زمين را مستور كرده باشد[1]
و كلمه نخيل جمع نخل است كه از درختان معروف است. و كلمه
اعناب جمع عنب است كه هم بر درخت انگور اطلاق مىشود و هم بر ميوه آن.