responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 584

هشدار مى‌دهند كه: در تمسك به دين آباى خود كوشا باشند، و نيز يكديگر را تحريك مى‌كنند: كه عليه رسول خدا 6 به پا خيزند.

[اصرار و پا فشارى مشركين در پيروى هوى و مقاومت بدون دليل در برابر حق و موعظه پيامبر 6 آنان را به قيام للَّه‌]

و اگر در اين كلام، خداى تعالى آيات خود را به وصف بينات توصيف فرموده، خواسته است به نوعى ايشان را مورد عتاب قرار دهد، و گويا فرموده: وقتى اين آيات بر آنان خوانده مى‌شود، با اينكه آياتى بينات و روشنند، و هيچ ترديدى و شكى در آنها نيست، مع ذلك به جاى اينكه عموم هم مسلكان خود را دعوت كنند كه: بياييد و اين آيات را بپذيريد، بر عكس عموم آنها را مى‌خوانند تا در تقليد كوركورانه از پدران خود پافشارى كنند، و ايشان را تحريك مى‌كنند كه: عليه رسول خدا 6 به پا خيزند. و در اينكه كلمه آباء را به ضمير كم اضافه كرده، مبالغه در شوراندن مردم را افاده مى‌كند.

(وَ قالُوا ما هذا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرىً)- واو، در ابتداى جمله، جمله را عطف مى‌كند به كلمه قالوا كه قبلا ذكر شده و معنايش اين است كه مشركين قبلا گفتند: اين مرد جز اين مقصودى ندارد كه شما را از مقصود پدرانتان باز بدارد، و نيز گفتند كه: سخنان اين مرد جز افتراى به خدا چيزى ديگر نيست، و كلمه هذا در جمله مورد بحث اشاره تحقير است، و معنايش اين است كه با اشاره تحقيرآميز به آيات خدا اشاره نموده گفتند: اين كلامى است كه از وجهه اصلى‌اش برگشته، و دروغى است بر خدا.

با اينكه جا داشت بگويند: اينها آيات بينات خدا هستند، كه از ناحيه خدا نازل شده، و اينكه با كلمه هذا به آيات بينات اشاره كردند، خود دليل بر اين است كه از آيات چيزى جز اين نفهميده‌اند، كه اينهم چيزى از چيزها است.

خداى سبحان از اين جا سياق كلام را تغيير داده، مى‌فرمايد:(وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ) آمدن حق براى آنها به اين است كه حق به آنها برسد و براى آنها ظاهر شود. در اين جمله مى‌توانست بفرمايد: و قالوا للحق لما جاءهم هذا سحر مبين ولى اين طور نفرمود، بلكه وصف كفر را ذكر كرد، تا به علت حكم اشاره كرده باشد، و چنين معنا دهد كه: كسانى كه كافر شدند، كفرشان علت شد، تا حق صريح و روشنى را كه به ايشان رسيد سحر و باطل بخوانند.

بعد از اين جمله براى اينكه اصرارشان در پيروى هوى، و مقاومت بدون دليل آنان را در برابر حق تاكيد كند، فرمود:(وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ) و اين جمله جمله‌اى است حاليه، كه با جمله قبلى چنين معنا مى‌دهد: كسانى كه كافر شدند،- كفار قريش- حق صريح و روشن را سحر روشن خواندند، در حالى كه ما هيچ كتابى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 584
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست