responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 578

دروغشان هويدا است.

خداى سبحان سپس كيفيت گرفتاريشان به عذاب را ذكر نموده، مى‌فرمايد:(وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا) غل و زنجيرها به گردنهايشان مى‌افكنيم تا نتوانند از عذاب بيرون آيند. (هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ‌)- مگر به جز آنچه مى‌كردند جزاء داده مى‌شوند؟ .

(وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ) كلمه مترف اسم مفعول از ماده اتراف است، كه به معناى زياده روى در تلذذ از نعمتها است، و در اين تفسير اشاره است به اينكه زياده روى در لذايذ كار آدمى را به جايى مى‌كشاند كه از پذيرفتن حق استكبار ورزد، هم چنان كه آيه بعدى هم آن را افاده مى‌كند.

(وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ) ضمير جمع به كلمه المترفين بر مى‌گردد، و خاصيت اتراف، و ترفه، و غوطه‌ور شدن در نعمت‌هاى مادى همين است، كه قلب آدمى بدان‌ها متعلق شود، و آنها را عظيم بشمارد، و سعادت خود را در داشتن آنها بداند، حالا چه اينكه موافق حق باشد، يا مخالف آن، در نتيجه همواره به ياد حيات ظاهرى دنيا بوده، ما وراى آن را فراموش مى‌كند.

و لذا خداى سبحان از چنين افرادى حكايت مى‌كند كه گفتند: (نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً)- ما اموال و اولاد بيشترى داريم ، يعنى سعادتى نيست جز در همين، هم چنان كه شقاوتى هم نيست جز در نداشتن آن،(وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ) و ما در آخرت معذب نيستيم، و اين نفى عذابشان نيست مگر از غفلت و بى خبرى از ما وراى بسيارى اموال و اولاد، وقتى سعادت و فلاح تنها در داشتن مال و اولاد بيشترى بود، و بس، معلوم است كه عذابى هم نيست، مگر در نداشتن آن، و با داشتن آن عذابى نخواهد بود.

در اينجا وجه ديگرى نيز هست، و آن اين است كه مشركين از آن جا كه برخوردار از مال و اولاد بودند، مغرور شدند، و پنداشتند كه در درگاه خدا احترامى دارند، و اين كرامت و حرمت را هميشه خواهند داشت، و معناى كلامشان اين است كه: ما در درگاه خدا داراى كرامتيم، شاهدش هم اين است كه اين همه مال و اولادمان داده، و ما هميشه اين كرامت را خواهيم داشت، پس اگر هم عذابى باشد، ما معذب نخواهيم بود. بنا بر اين وجه آيه شريفه در معناى آيه شريفه‌(وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هذا لِي وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلى‌ رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنى‌)[1] خواهد بود.


[1] و اگر رحمتى از خود به او بچشانيم، بعد از ناملايمى به وى رسيده بود، تازه مى‌گويد اين حق از آن من بود، و اصلا گمان نمى‌كنم قيامتى قائم شود، و بفرضى هم بشود و من بار ديگر به سوى پروردگارم برگردم، باز هم نزد او نعمت و خوبى دارم. سوره حم سجده، آيه 50.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 578
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست