responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 411

[الغاء رسم و سنت ظهار و دعاء و تبنى- فرزند خواندگى‌]

(وَ ما جَعَلَ أَزْواجَكُمُ اللَّائِي تُظاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهاتِكُمْ) در جاهليت، رسم بود وقتى مرد از دست همسرش به خشم مى‌آمد، و مى‌خواست او را طلاق دهد يك نوع طلاقشان اين بود كه بگويد: پشت تو چون پشت مادرم است، و يا بگويد بر من باد كه پشت تو را چون پشت مادرم بدانم، و اين عمل را ظهار مى‌ناميدند و يك نوع طلاق مى‌دانستند كه اسلام آن را لغو كرد.

و بنا بر اين مفاد آيه اين است كه خداى تعالى همسران شما را به صرف اينكه ظهار كنيد، و بگوييد پشت تو چون پشت مادرم است، مادر شما قرار نمى‌دهد، و چون قرار نداده، پس هيچ اثرى براى اين كلام نيست، و شارع اسلام آن را معتبر نشمرده.

(وَ ما جَعَلَ أَدْعِياءَكُمْ أَبْناءَكُمْ) كلمه ادعياء جمع دعى، به معناى پسر خوانده است، و در جاهليت اين عمل دعاء و تبنى در بينشان دائر و معمول بوده است، و همچنين در بين امت‌هاى مترقى آن روز، مانند روم و فارس كه وقتى كودكى را پسر خود مى‌خواندند، احكام فرزند صلبى را در حق او اجراء مى‌كردند، يعنى اگر دختر بود ازدواج با او را حرام مى‌دانستند، و چون پدر خوانده مى‌مرد، به او نيز مانند ساير فرزندان ارث مى‌دادند، و همچنين ساير احكام پدر و فرزندى را در باره او اجراء مى‌كردند، و اسلام اين عمل را نيز لغو كرد.

بنا بر اين مفاد آيه اين است كه خداى تعالى آن كسانى را كه شما آنها را فرزند خود خوانده‌ايد، فرزندان شما قرار نداده تا احكام فرزندان صلبى در حق آنان نيز جارى باشد.(ذلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْواهِكُمْ وَ اللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ) كلمه ذلكم در اين آيه اشاره به مساله ظهار، و فرزندخواندگى، و يا تنها اشاره به مساله دومى است، كه البته ظهور آيه در احتمال دومى روشن‌تر است، مؤيدش هم اين است كه در آيه بعدى تنها حكم فرزندخواندگى را بيان مى‌كند.

و اينكه فرمود:(قَوْلُكُمْ بِأَفْواهِكُمْ) معنايش اين است: اينكه شما فرزند ديگرى را به خود نسبت مى‌دهيد، سخنى است كه با دهان‌هاى خود مى‌گوييد، و جز اين اثرى ندارد، و اين تعبير كنايه است از بى اثر بودن اين سخن، هم چنان كه در آيه‌(كَلَّا إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها)[1] نيز كنايه از بيهودگى آن سخن است.

(وَ اللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ)- معناى حق بودن قول خدا اين است كه او از


[1] حاشا، اين سخنى است كه وى آن را خواهد گفت. سوره مؤمنون، آيه 100.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 411
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست